سُبْحَانَ الَّذِي ۶۴۹ بنی إسرائيل

وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿۱۲﴾ وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنْشُورًا ﴿۱۳﴾ اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿۱۴﴾

و گردانیدیم شب و روز را دو دلیل توحید پس کم کردیم نشانه شب را و گردانیدیم نشانه روز را روشنی تا طلب کنید فضل از پروردگار خود و تا بدانید حساب سالها را و حساب را و هر‌ چیز (ضروری) را واضح کردیم با وضاحت کامل ﴿۱۲﴾
و به هر انسان لازم ساختیم عمل او را در گردن او و بیرون آریم برای او روز قیامت یک کتاب که مقابل شود او را گشاده شده ﴿۱۳﴾
بخوان کتاب خود را بس است امروز نفس تو بر تو حساب کننده ﴿۱۴﴾

[۱۲] این دلیل عقلی متعلق به دعویٰ توحید است و تنبیه است که انسان عجلت میکند لیکن به کار است که در این آیت ها (شب و روز) تفکر کند (آيَتَيْنِ) یعنی شب و روز دو دلیل قدرت اللّه تعالٰی و توحید است - و در ایة الیل و ایة النهار بعدی اضافت بیانیه است - یا مراد از ایتین شمس و قمر اند تقدیر آیت اینست (وَ جَعلنا اللّیل و النهار ایتین) یعنی آفریدیم شب و روز را برای دو علامات جدا جدا پس به توجیه اول مراد از محو تاریکی شب است و بِنا به توجیه دوم مراد لکه سیاه است در ماه (لِتَبْتَغُوا) این متعلق به شب و روز هر دو است از سببی که در شب نیز فضل طلب شده میتواند به کردن عبادت ، یا این صرف متعلق به ایة النهار است و متعلق شب پنهان است مانند که در سوره (۷۳) سوره روم است - در آیت دلیل است که حساب کردن به آفتاب جایز است لیکن حساب کردن به هلال فرض کفائي است (وَالْحِسَابَ) مراد از این حساب روزها و هفته و ماه ها است و (فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا) چنین است مانند تبیانالِکل شَیءٍ مراد از آن ضروریات دین است که در قرآن کریم ذکر شده است - یا مراد اینست که در خارج اللّه تعالٰی اشیاء را برای گرفتن نفع جدا جدا آفریده است -
[۱۳] در این تخویف اخروی است (طَائِرَهُ) طائر به معنی عمل است اگر خیر باشد یا شر باشد در شب میکند یا روز میکند پس به آیت پیش ربط آمد - یعنی با همراه هر انسان مکلف عمل اوست که کرده است در گردن اوست یعنی جزا سزای آن ضرور داده میشود - یا طائر به معنی قسمة است یعنی سعادت و شقاوت یعنی از سبب تقدیر با هر انسان سعادت یا شقاوت لازم است و (فِي عُنُقِهِ) در عرف برای لزوم و مسئولیت ذکر میشود -
[۱۴] این نیز در تخویف داخل است و مطلب اینست اگر امی باشد یا خواننده باشد لیکن کتاب اعمال خود را خودش میخواند و مانند این در آیت (۱۴) سوره القیامة نیز است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>