سُبْحَانَ الَّذِي ۶۷۶ بنی إسرائيل

وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا۩ ࣛ ﴿۱۰۹﴾ قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۱۰﴾ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا ﴿۱۱۱﴾

و می افتند بر ذقن ها گریه کنان و می آفزاید ایشانرا فروتنی ﴿۱۰۹﴾
بگو بخوانید اللّه تعالٰی را یا بخوانید رحمٰن را و هر کدام را که بخوانید پس او راست نام های نیکو و جهر مکنید در دعای خود و پست مخوان آنرا و بجوی میان آن راهی ﴿۱۱۰﴾
و بگو همه صفات الوهیت خاص اللّه تعالٰی راست ذاتیست که نگرفته است ولد (پسر) و نیست او را هیچ شریکی در پادشاهی و نیست او را مددگار از جهت ضعیفی و بخوان بزرگی او را به بزرگی کردن ﴿۱۱۱﴾

[۱۰۹] در این صفات دیگر ایشان ذکر شده است یعنی گریه و زیاده خشوع کردن ، و در تکرار اشاره به کثرت سجود است و سبب سجده اول شنیدن قرآن است و سبب کردن سجده دوم بکاه و خشوع است یا در آیت اول سجده ایشان ذکر است و در آیت دوم ذکر سجده نیست بلکه پس از سجده سر خود را خم کردن برای گریه - و آیت دلیل است که با کتاب اللّه تعالٰی در انسان خشوع افزون میگردد و این خشوع ایمان است و در ذکر این صفت اشاره است که برای علماء قرآن نیز این کیفیت به کار است -
[۱۱۰] در این ترغیب به دعا در حال سجده و در حالت خشوع است و صراحت بر این سخن است که در وقت دعا ذکر کردن اسماء حسنٰی اللّه تعالٰی به طریقه وسیله ضروری است بلکه یااللّه و یا رحمٰن بگوید یا دیگر اسماء حسنٰی از سببی که لفظ خدا اگر چه معنی مالک است لیکن با معنی تعبد صحیح نیست اگر چه به لحاظ معنی اطلاق آن به طریقه توصیف و اخبار بر اللّه تعالٰی صحیح است (وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا) معنی اینست که دعا را به جهر مخوان و در دل نیز به ان اکتفا مکن بلکه به زبان بخوان و اشاره است که دعا به جهر بغیر از مواضع شرعی بدعت است مانند این در آیت های (۵۵) و (۲۰۵) سوره اعراف نیز است ، و معنی دوم اینست که مراد از صلاتک قرائت است یعنی قرآئت را در همه نماز ها به جهر مخوان و در همه به اخفاء مخوان بلکه بعضی را به جهر و بعضی را به اخفاء بخوان همچنین قرائت خارج از نماز را به آواز بلند که مردم را اذیت میکند جایز نیست و فقط اکتفاء کردن به دل به فکر کردن نیز جایز نیست -
[۱۱۱] در این آیت امر است به حمد گفتن در وقت خواستن دعا در اول دعا و با نعمت اختتام این سوره چون در آیت پیش به صفات ثبوتیه اللّه تعالٰی اشاره کرد با اسماء حسنیٰ حالا در این آیت صفات صلبیه را ذکر میکند و در این آیت رد برسه اقسام شرک است ، یکی شریک ادنیٰ میباشد که آن ولد است نفی آنرا با این قول کرد (لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا) و شریک دوم مساوی میباشد نفی آنرا به این لفظ کرد (وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ) و نوع سوم شریک اعلٰی است بر آن رد به این قول است که (وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ) و این نوع شرک در صابئین و مجوس است که آنها میگفتند لولااولیاء ه لذل (العیاذ باللّه) - و همچنین در این امت است که اولیاء اللّه را بر اللّه تعالٰی شفعاء قهریه یعنی با قدرت میدانند و عقیده بریلیان است که به عبدالقادر جیلانی از جهت دستگیر گفته میشود که (نعوذ باللّه) یک بار مدد اللّه تعالٰی را کرده بود - و در این آیت اشاره است که پیش از تکبیر اولیٰ برائت از شرک ضروری است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>