سُبْحَانَ الَّذِي ۶۷۸ الکهف

قَيِّمًا لِيُنْذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِنْ لَدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا ﴿۲﴾ مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا ﴿۳﴾ وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ﴿۴﴾ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا ﴿۵﴾ فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا ﴿۶﴾

راست بیان کننده تا بترساند از عذاب سخت که از نزد او است و مژده دهد مومنان را کسانی که میکنند عمل های برابر به سنت با اینکه هرآئينه ایشان راست مزد نیک ﴿۲﴾
باشندگان در آن همیشه ﴿۳﴾
و تا بترساند کسانی راکه گفتند گرفته است اللّه تعالی ولد ﴿۴﴾
نیست ایشانرا به این هیچ علم و نه پدران ایشانرا بزرگ است سخنیکه (در قباحت) که بیرون می آید از دهن های ایشان نمی گویند مگر دروغ ﴿۵﴾
پس مگر تو میکشی جان خود را برای ایشان اگر ایمان نیارند به این سخن (توحید) از جهت اندوه ﴿۶﴾

[۲] (قَيِّمًا) دارای مضامین محکم است یعنی توحید را با دلایل محکم میسازد و موحد را برتوحید محکم میسازد ، و باز حکمت انزال قرآن را ذکر کرده است که انذار و تبشیر است - برای انذار منذر و منذر لهم و منذرعنه هرسه ضروری است و همچنین برای بشارت مبشر، مبشرلهم مبشر به ضروری است برای این در ضمیر لِيُنْذِرَ که به کتاب یا عبد راجع است اشاره است به منذر ، و به همراه (بَأْسًا شَدِيدًا) ذکر منذر عنه است و منذرلهم را بعد ذکر میکند و در ضمیر یبشر اشاره به مبشر است که کتاب است یا عبد است و به همراه الْمُؤْمِنِينَ آه مبشرلهم ذکر شده است و به همرای (أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا) مبشربهِ را ذکر کرده است و در این آیت تخویف و بشارت است -
[۳] این متعلق به بشارت است و اشاره به دوام جنت است -
[۴] در این آیت منذرلهم را ذکر کرد - و اشاره است که قرآن برای رد کسانی است که عقیده اتخاذ ولد را دارند و مراد از ولد ثابت کردن مشرکان آن ذاتی را است که برای او اللّه تعالٰی از صفات خاصه خود قدری حصه داده باشد که در او اثار الوهیت اشکار میگردد و از این جهت پرستش او را نیز لازم میداند و بر آورنده حاجات میداند مانند که در ولد اثار والد اشکار میگردد و نایب او میباشد -
[۵] در این آیت تقبیح این عقیده را ذکر کرده است که این سخن بدون دلیل است و برای عقیده و سخن این قباحت کافی است که دلیل برآن موجود نباشد صرف تقلید آبا خود را میکنند ، باز شبهه آمد که اگر به این سخن کدام دلیل نیست لیکن باکی ندارد سخن معمولی است پرواه ندارد پس جواب داده شد (كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ) یعنی این سخن بسیار بزرگ و قبیح است که از دهن های خورد ایشان بدون دلیل می برآید باز دلیل این قباحت است که (إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا) یعنی در این سخن به جز از دروغ چیزی دیگری نیست -
[۶] در این تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است که بر انکار این منکرین بسیار اندوه مخور که از سبب اندوه خود را هلاک میکنی لَعَلَّ برای استفهام انکاری است و چنین در آیت (۳) سوره شعراء و آیت (۸) سوره فاطر نیز است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>