سُبْحَانَ الَّذِي ۶۸۱ الکهف

ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَى لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا ﴿۱۲﴾ نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى ﴿۱۳﴾

باز بیدار ساختیم ایشانرا تا معلوم کنیم کدام یک از دوگروه می شمارند مقدار مدتی را که درنگ کرده اند در غار ﴿۱۲﴾
ما میخوانیم خبر ایشانرا بر تو برای اشکار کردن حق هرآئينه ایشان جوانانی بودند ایمان آورده بودند بر پروردگار خود و بیفزودیم ایشان را هدایت ﴿۱۳﴾

[۱۲] در این آیت احتیاج اصحاب کهف را برای اللّه تعالٰی ذکر کرده است در بیدار کردن از خواب ، جهت در حدیث در دعا بیدار شدن از خواب این الفاظ را نقل کرده است (الحمدللّه الذی احیانا بعد ما اماتنا) و در این آیت یک حکمت بیدار کردن آنها را ذکر کرده است (لِنَعْلَمَ) مراد از علم علم اظهار است یعنی لنظهر زیرا که بر نصوص قطعی دیگر ثابت است که اللّه تعالٰی بر هر چیز عالم است - (الْحِزْبَيْنِ) مراد از این آن دو گروه در اصحاب کهف بود که پس از بیداری یک گروه گفته بود لَبِثنَا یَوماً و گروه دیگر گفته بودند اَوبَعضَ یَومٍ واین قول بهتر است پس حاصل اینست که اشکار شد این سخن که این دو گروه از مدت خواب خود اگاه نبودند پس معلوم شد که غیب دان نبودند -
[۱۳] در آیت های گذشته عجز و احتیاج و عدم علم غیب اصحاب کهف را ذکر کرد برای جواب شبهه - حالا در این آیت تفصیل حالات دیگر ایشان را ذکر میکند در باره دیانت و دعوت ایشان در (بِالْحَقِّ) اشاره است که قرآن کریم در این واقعه حالات راستین را ذکر کرده است - برخلاف یهود که آنها در آن بسیار اسرائیلات را ذکر کرده اند و همچنین اشاره است که برای اظهار حق (که آن اثبات توحید و رد شرک است) واقعه ایشان را ذکر میکند (فِتْيَةٌ) معنی آن است که از لحاظ عمر جوانان نو عمر بودند و اولاد اشراف قوم خود بودند و بر گردن های ایشان گردند بند های طلا و بر دست های ایشان حلقه های طلا بودند و در گوش های ایشان گوشواره بودند بنابر عادت آن قوم و چون پدران ایشان بر مسئله توحید از ایشان ناراضی شدند از ایشان این زیورات را گرفتند - و در تفسیر ابن کثیر ذکر است که اکثر اولیاء اللّه مردمان نوجوان میباشند و مردم کهنسال اکثر از قبول حق محروم میباشند (وَزِدْنَاهُمْ هُدًى) دلیل بر اینست که در هدایت و ایمان کمی و زیادتی می آید - و اشاره است که برای دعوت الی الحق به ایمان و هدایت زیاد ضرورت است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>