سُبْحَانَ الَّذِي ۶۸۳ الکهف

وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا ﴿۱۷﴾ وَتَحْسَبُهُمْ أَيْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿۱۸﴾

و میبینی تو آفتاب را وقتیکه طلوع میکند میل میکند از غار ایشان به جانب راست و چون غروب میکند یکسو میشود از ایشان به طرف چپ و ایشان در جای گشاده اند از غار و این حال ایشان از دلایل قدرت اللّه تعالٰی است هرکرا هدایت نماید اللّه تعالٰی پس او هدایت یافته است و هرکرا گمراه کند اللّه تعالٰی پس هرگز نیابی او را هیچ دوست راه نماینده ﴿۱۷﴾
و می پنداری ایشان را ائ بیننده بیدار و ایشان خفته اند و میگردانیم ایشان را به جانب راست و به جانب چپ و سگ ایشان گشاده است هردو بازوهای خود را بر آستانه اگر ناگهان اشکار شوی بر ایشان پس بگردی از ایشان گریزان و هرآئينه پر کرده شوی از ایشان از روی رعب ﴿۱۸﴾

[۱۷] در آیت حالت غار ذکر شده است که اللّه تعالٰی ایشان را از گرمی چاشت چگونه محفوظ نگاه کرد (یعنی گرمی چاشت از ایشان به جانب راست و جانب چپ تجاوز میکرد) (ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ) این دلیل است که این کرامت ایشان بود و کرامت دلیل قدرت اللّه ت است و معلوم شد که اصل کرامت حفاظت اللّه تعالٰی ولی اللّه را میباشد و معلوم شد که کرامت به دعوت حق و هجرت حاصل میگردد - این قول در تشریح این آیت صحیح است - و بعضی مفسرین گفته اند که وضع غار به طریقه ای بود که بر ایشان گرمی چاشت نمیخورد یعنی دهانه غار به طرف شمال بود این صحیح نیست در (تَقْرِضُهُمْ) اشاره است که در هنگام غروب اندک آفتاب بر ایشان اصابت میکرد از سببی که به اصابت کردن آفتاب اندک اصلاح جسم بوجود می آید و این از جهتی که تَقْرِضُهُمْ از قراضة الذهب ماخوذ است یعنی پاره (مَنْ يَهْدِ اللَّهُ) اشاره است به اصحاب کهف هدایت کرده شد و قوم دیگر در شرک باقی ماندند این اختیار اللّه تعالٰی است - یا بااین واقعه برای کسی هدایت حاصل میشود و برای کسی حاصل نمیشود این نیز اختیار اللّه تعالٰی است -
[۱۸] در این آیت حالت دیگر اصحاب کهف را ذکر میکند در هنگام سکونت در غار و در این مقصد حفاظت جسم های ایشان از خاک است و همچنین حفاظت به ذریعه سگ از شور و شغب مردمان که بیدار نشوند (وَنُقَلِّبُهُمْ) این علت برای ایقاظاً است یعنی بر ایشان گمان بیداران از جهتی میشود که پهلوی ایشان زود زود تبدیل میگردند مانند شخص بیدار - از این سبب را که مفسرین نوشته اند که چشم های ایشان در هنگام خواب باز بودند ضرورت به این قول نیز نیست و دلیل بر آن نیز نیست (وَكَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ) این سگ خدمتگار موحدین بود اللّه تعالٰی به سبب آن مقام آنرا بلند ساخت و در قرآن ذکر کرد - و در این اشاره است که نگه داشتن سگ برای پاسبانی جایز است - همچنین اشاره است که نگهداشتن سگ در داخل خانه جایز نیست بلکه در دروازه باشد (لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا) این نیز کرامت است که اللّه تعالٰی برای ایشان چنین رعبی داده بود که کسی نزدیک آن رفته نمی توانست -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>