قَالَ أَلَمْ ۷۱۵ مریم

يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا ﴿۱۲﴾ وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا ﴿۱۳﴾ وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا ﴿۱۴﴾ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ﴿۱۵﴾ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ﴿۱۶﴾ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ﴿۱۷﴾

گفتیم ما ائ یحییٰ بگیر کتاب را به قوت و داده بودیم او را دانای دین در حالت کودکی ﴿۱۲﴾
و ترس خوردن (بر مردم) از طرف ما و پاکیزگی و بود متقی ﴿۱۳﴾
و احسان کننده به پدر و مادر و نبود ستمگر (بر مردم) و نافرمان (از اللّّه تعالٰی) ﴿۱۴﴾
و سلامتی است از نزد اللّه تعالٰی بر او در روزیکه آفریده شده و در روزیکه بمیرد و در روزیکه دوباره زنده میشود ﴿۱۵﴾
و بیان کن (به طور نصیحت) در کتاب اللّه تعالٰی واقعه مریم را وقتیکه یکسو شد از خانواده خود در مکان به طرف آفتاب برآمد ﴿۱۶﴾
پس ساخت برای حفاظت از ایشان پرده پس فرستادیم بسوی او روح را از نزد خود (جبرائیل) ساخت برای او شکل آدمی برابر را ﴿۱۷﴾

[۱۲] در کلام حذف است برای اختصاص یعنی یحییٰ علیه السلام پیدا شد و کلان شد پس خطاب به او شد مراد از (الْكِتَابَ) تورات است و مراد آن این است که در رساندن تورات کوشش کن - و باز ده صفات یحییٰ علیه السلام ذکر شده است - اولی این بود که (وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا) مراد از الحکم دانای دین است و از ابن عباس رضی اللّه عنهم روایت است که کسی قرآن را پیش از بلوغ بخواند او در این صفت داخل شد و در یک روایت آمده است که یک بار برای یحییٰ علیه السلام بچه ها گفتند بیا که بازی کنیم او جواب داد که ما برای بازی کردن آفریده نشده ایم -
[۱۵،۱۴،۱۳] در این آیت ها باقی نه صفات ذکر شده است (وَسَلَامٌ عَلَيْهِ) مراد از سلام سلام اللّه تعالٰی است و سلامتی دادن است و ذکر این سه حالات را از سببی کرد که انسان در این سه حالات بسیار ضعیف و محتاج به اللّه تعالٰی میباشد و همه این صفات به عبدیت یحییٰ علیه السلام دلالت میکند -
[۱۶] این واقعه مریم و عیسیٰ علیهما السلام است برای جواب شبهه مشرکین و نصارا! شبهه این است که از مریم و عیسیٰ علیهما السلام بسیار امور عجیب و غیر تصور اشکار شده است معلوم میشود که ایشان متصرف و حاجت روا اند - حاصل جواب این است که در مریم عجز و عبدیت بود پناهی به رحمٰن طلب میکند ، جبرائیل را نمی شناسد ،‌ مخاض بر آن آمده است ،‌ تمنا مرگ کرده است ، نذر را برای رحمان کرده است این همه دلایل عجز او است و عیسیٰ علیه السلام گفته است اِنی عبداللّه ونبی هستم مبارک هستم ، و مامور به عبادات هستم و در سلامتی محتاج به اللّه تعالٰی هستم و گفته است (وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ) این همه دلایل عجز و عبدیت عیسیٰ علیه السلام است پس ایشان متصرف و حاجت روا شده نمی توانند مراد از (وَاذْكُرْ) بیان واقعه مریم علیها السلام است برای تذکیر توحید - و انتباذ به مکان شرقی برای عبادت کردن بود - و تخصیص مکان شرقی از جهت افضلیت نبود این اتفاقی بود لیکن نصارا در بدعت مبتلا شدند و این مکان شرقی را که مولد عیسیٰ علیه السلام است از این قبله ساختند -
[۱۷] بر زنان حجاب فرض است از این سبب او برای خود حجاب ساخت (رُوحَنَا) مراد از این جبرائيل علیه السلام است (فَتَمَثَّلَ) دلیل است که اللّه تعالٰی برای ملائيک این قوت را داده است که به شکل انسان متشکل میگردند و جبرائیل به شکل بشر از جهتی آمد که بغیر تمثیل در نظر انسان آمده نمیتواند در اینجا که کسی مراد از روح روح عیسیٰ علیه السلام را گرفته است و او را در شکل بشر پیدا کردن مراد کرده است این قول صحیح نیست ابن کثیر برای او غریب و منکر و روایات اسرائیلی گفته است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>