قَالَ أَلَمْ ۷۱۷ مریم

قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا ﴿۲۱﴾ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا ﴿۲۲﴾ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ﴿۲۳﴾ فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿۲۴﴾ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا ﴿۲۶﴾

گفت او چنین هستی (چنانچه گفتی) گفته است پروردگار تو این کار بر من آسان است و می آفریینیم این پسر را نشانه قدرت برای مردم و رحمت از جانب خود و این هست کار فیصله شده ﴿۲۱﴾
پس در شکم برداشت این بچه را پس یکسو شد از سبب این حمل در جای دور از مردمان ﴿۲۲﴾
پس مجبور ساختش درد زایمان پس (تکیه زد) بسوی تنه خرما گفت ائ کاش میمردم پیش از این و می بودم بکلی فراموش شده ﴿۲۳﴾
پس آواز داد او را (این رسول) از جانب پایان غمگین مشو هرآئينه پیدا کرده است پروردگار تو در پایان تو چشمه روان ﴿۲۴﴾
و بجنبان بسوی خود تنه خرما را تا بیفگند بر تو خرما تازه جدا شده ﴿۲۵﴾
پس بخور و بنوش و سرد ساز چشم را پس اگر ببینی از آدمیان کسی را پس بگو هرآئينه من نذر کرده ام برای اللّه تعالٰی روزه (خاموشی) را پس من سخن نمی گویم امروز با هیچ انسان ﴿۲۶﴾

[۲۱] در (كَذَلِكِ) اشاره است حالا که هستی در همین حال از تو ولادت میشود یعنی بدون اینکه با تو کسی نزدیک شود (وَلِنَجْعَلَهُ) از این پیش لفظ نَخلُقُهُ مقدر است (رَحْمَةً) مراد از این صاحب نبوت برای بیان توحید است (وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا) کلام جبرائیل برای مریم است به اخبار اللّه تعالٰی برای این نبی صل اللّه وعلیه وسلم -
[۲۲] (فَحَمَلَتْهُ) نفخ روح را جبرائيل علیه السلام کرد مانند در آیت (۹۱) سوره انبیاء و آیت (۱۲) سوره تحریم ذکر شده است و باز به این جهت که قوم من مرا ملامت خواهد کرد به جای دور رفت -
[۲۳] این دلیل است که بعد از نفخ زود حمل اشکار شد و بعد از حمل فوری ولادت شده است و قول دیگر اینست که حمل نه ما در شکم بود مانند عادت عام زنان (جِذْعِ النَّخْلَةِ) و این در مقام بیت اللحم است هشت میل دور از بیت المقدس و این قول مشهور است (يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا) شبهه اینست که تمنا مرگ منع است پس مریم علیها السلام چرا این تمنا را کرده است؟ جواب اول این است که ترسید بر دینداری من داغ طعن میشود و این فتنه است و از خوف فتنه دینی تمنا مرگ جایز است - جواب دوم این است که ترسید از جهت من قوم من در بهتان و گناه ملوث خواهد شد پس از این لحاظ تمنا مرگ جایز است -
[۲۴] (فَنَادَاهَا) فاعل جبرائيل علیه السلام است که پایان از مریم علیها السلام به مکان دیگر منتقل شده بود و قول دوم اینست که عیسیٰ علیه السلام پیدا شد او این آواز را به مادر خود داد قول اولی بهتر است و این آواز و آواز پیش از این مخاطبه (سخن گفتن) جبرائيل علیه السلام با مریم علیه السلام این کرامات مریم علیها السلام است مگر در اختیار او نبود (سَرِيًّا) به معنی نهر آب است یعنی آب روان و اشربی بعد بر این دلیل است یا مراد از این سردار است یعنی عیسیٰ علیه السلام قول اولی بهتر است -
[۲۵] این نیز کرامات مریم علیها السلام است که از تنه خشک خرما خرمای تازه می افتد - ودر هُزِّي اشاره است که برای رزق ضرور چیزی حرکت و کسب بکار است و میدهد اللّه تعالٰی و از عمر بن میمون نقل است که خرما تازه در هنگام پیدا شدن بچه برای مادر بهترین چیز است -
[۲۶] اشاره است که در هنگام نفاس رطب و آب استعمال کردن برای زنان مفید است - و برای نجات یافتن از طعن قوم طریقه را برایش نشان داد مراد از (فَقُولِي) به اشاره گفتن است مراد از (صَوْمًا ) صمت (خاموش بودن) است و صمت در شریعت آنها عبادت بود از این سبب با نذر لازم میگردد و در ملت ما با روزه ترک کردن کلام قبیح لازم است و در این آیت دلیل است که نذر بر اللّه تعالٰی خاص است و این عمل صالحین است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>