اقْتَرَبَ ۷۶۸ الأنبياء

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾ وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾ وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾

آیا نمی بینند کافران که آسمانها و زمین هر دو بودن بسته پس کشودیم هر دو را و آفریدیم از آب هرچیز زنده را آیا پس ایمان نمی آورند ﴿۳۰﴾
و ساختیم در زمین کوهای محکم تا پراگنده نجنبد بر ایشان و ساختیم در آن راه های کشاده تا ایشان به مقصد برسند ﴿۳۱﴾
و ساختیم آسمان را سقفی محفوظ و ایشان از نشانهای آن اعراض کنندگان اند ﴿۳۲﴾
و خاص اللّه تعالٰی او ذاتیست که بیافرید شب و روز و آفتاب و مهتاب را و هر یک در جای گرداگرد گشتن (مدار) شنا میکنند ﴿۳۳﴾

[۳۰] از این آیت الی آیت (۴۸) باب سوم است ، در این تذکیر با چهار دلایل عقلی است باز تسلیت به رسول است با زجر پنجم در (۳۵،۳۴) باز زجر ششم است در (۳۶) - باز زجر هفتم است در (۳۷) باز زجر هشتم است در (۳۸) و رد برشرک است در (۴۳) باز زجر دهم است در (۴۴) و تسلیت به رسول است در (۴۵) و تخویف اخروی است در (۴۷،۴۶) - در این آیت (۳۰) دلیل عقلی سوم است از (رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا) یک تفسیر آن است که همه آسمانها یک جسم بودند و همه زمین یک جسم بودند ایشان را از یکی دیگر جدا جدا ساختند و از هر یکی هفت هفت ساختند - تفسیر دوم این است که آسمان بسته بود یعنی باران از آن نمی بارید و زمین بسته بود یعنی بوته ها از آن نمی روئید پس اللّه تعالٰی از آسمانها باران را بارید و به آن از زمین بوته ها را رویانید (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ ) یک معنی آن است که هرچیز زنده را از آب آفریده است معنی دوم این است که زندگی هر چیز زنده را با آب نگه داشته است - معنی سوم این است که هر چیز زنده را از نطفه آب آفریده است -
[۳۱] این دلیل عقلی چهارم است (تَمِيدَ) از مید است و مید به معنی گردش پراگنده است و (فِجَاجًا) به جاهای کشاده گفته میشود گاهی راه رفت و آمد میباشد و گاهی نمی باشد از این جهت (سُبُلًا) را بعد از آن ذکر کرد و ضمیر (فِيهَا) به زمین و کوها هر یکی راجع شده میتواند از سببی که در زمین نیز راه های کشاده است و در کوها نیز راه های کشاده است - معنی دوم بهتر است از سببی که فج در میان کوها به راه کشاده گفته میشود و مراد از (يَهْتَدُونَ) اینکه به مقاصد خود برسند و معنی دوم اینکه هدایت بیابند به سبب این دلایل و مانند این در سوره نحل (۱۵) نیز ذکر است در دلیل اول مواد تربیت و رزق را ذکر کرد آسمانها ،‌ زمین ، آب و در دلیل دوم انعامات برای طلب رزق را ذکر کرد که به گشتن زمین نمی جنبد و در آن راه ها است -
[۳۲] این دلیل عقلی پنجم است و در جمله دوم زجر است بر اعراض و حفاظت آسمان به طریقه های بسیار است از افتیدن محفوظ است مانند سوره حج (۶۵) و سوره فاطر (۴۱) - و از شیاطین محفوظ است مانند سوره صافات (۷) و در سوره حجر (۱۷) است - و از شرک و دیگر گناهان محفوظ است یعنی در آسمان گناه کنندگان نیستند و (آيَاتِهَا) از آسمانها ، آفتاب ، مهتاب ،‌ ستاره ها و انقلابات آنها و شب و روز است و مانند این در سوره یوسف (۱۰۵) است و در آیت بعدی ذکر آن است -
[۳۳] این دلیل عقلی ششم است - دلایل گذشته از قبیل مکانیات بود و این دلیل زمانی و با اسباب آن است همچنان آن دلایل علوی و سفلی بود و این دلیل وسطی است خلق لیل و نهار را پیش ذکر کرد که معلوم شد که پیدایش شب و روز کار آفتاب نیست آفتاب و مهتاب صرف علامات اند مراد از (كُلٌّ) آفتاب ، مهتاب و ستاره ها اند و به سبب آن به شب و روز نیز این نسبت شده میتواند - امام قرطبی ذکر کرده است که مراد از فَلَكٍ مدار است (یعنی جای گرداگرد گشتن) و این و افلاک در زیر آسمانها اند یعنی برای هر آفتاب و مهتاب و ستاره ها در زیر آسمانها جاهای گردش جدا جدا است ، و در آیت های که ذکر کرده است که آفتاب و مهتاب در آسمان اند مراد از آن طرف آسمان است (يَسْبَحُونَ) سبح در اصل به شنا کردن در آب گفته میشود پس اشاره است که آسمان مانند بحر است و آفتاب ، و مهتاب و ستاره ها و به واسطه آن شب و روز در آن مانند ماهی ها شنا میکنند به طریقه آسان رفتار میکنند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>