اقْتَرَبَ ۸۱۰ الحج

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۲﴾ لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۳﴾

و نفرستادیم پیش از تو هیچ رسولی و نه نبی مگر چون او میخواند می افگند شیطان (وساوس در دلهای مردم) در وقت خواندن آن پس زایل کرد اللّه تعالٰی آن شبهات را که می انداخت شیطان پس محکم نگهداشت اللّه تعالٰی آیات خود را و اللّه تعالٰی دانا باحکمت است ﴿۵۲﴾
(برای این مقصد) تا بگرداند آن شبهات را که می افگند شیطان امتحان برای کسانیکه در دلهای ایشان مرض است و برای کسانیکه سخت است دلهای ایشان و هرآئينه ظالمان در دشمنی دور اند ﴿۵۳﴾

[۵۲] چون دو فریق را ذکر کرد حالا اسباب ایشان را جدا جدا ذکر میکند سبب کفر کافران وساوس شیاطین انسی و جنی است و سبب ایمان مومنان اللّه تعالٰی راست زایل کردن وساوس و شبهات شیاطین را (مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ) فرق این هر دو از چند وجوه است وجه اولی این است که معنی رسول است که رساننده پیغام از جانب اللّه تعالٰی است و معنی نبی اینکه خبر دهنده برای امتیان است این فرق نسبتی است ، وجه دوم اینکه رسول خاص است بر آنکه بر او کتاب الٰهی نازل شده باشد یا با او صحیفه از جانب اللّه تعالٰی باشد و نبی عام است - وجه سوم این است که رسول عام است به آن ملائيک نیز گفته میشود که وحی اللّه تعالٰی را می آورند و نبی بر انسانها خاص است (إِذَا تَمَنَّى) این به معنی خواندن و بیان کردن وحی است و در اشعار عرب به این معنی نیز استعمال شده است (أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ) یعنی در وقت خواندن و دعوت دادن آن شیطان های انسی و جنی در دلهای مردم دیگر شبهات و وساوس می اندازند ، گاهی میگویند این مجنون است یا ساحر است یا کاهن است یا مفتری است وغیره وغیره (فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ) یعنی اللّه تعالٰی وحی خود را چنین نازل میکند که به واسطه آن جواب آن شبهات را میکند پس آن شبهات زایل و تمام میگردد (ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ) یعنی بعد از دفع کردن شبهات با دلایل دعوت آن نبی را محکم میکند -
[۵۳] این متعلق به القی الشیطان است حکمت آنرا ذکر میکند یعنی برای شیطان تسلط انداختن شبهات را از سببی داده است که آنرا امتحان بگرداند برای شک کنندگان (منافقان) و سخت دلان (کافران) ، و ایشان در شک و کفر ثابت شوند و باز در دشمنی سخت حق گرفتار شوند -