قَدْ أَفْلَحَ ۸۳۰ المؤمنون

وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۷۵﴾ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ ﴿۷۶﴾ حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۷﴾ وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۷۸﴾ وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۷۹﴾ وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۸۰﴾ بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿۸۱﴾

و اگر رحم کنیم بر ایشان و برداریم آنچه بر ایشان است از ضرر هرآئينه می درآیند ایشان در سرکشی خود در حالیکه سرگردانند ﴿۷۵﴾
و هرآئينه گرفتار کردیم ایشان را به عذاب پس فرمان نبردند پروردگار خود را و نه تواضع کردند ﴿۷۶﴾
تا آنگاه که بکشائیم بر ایشان دروازهٔ دارای عذاب سخت آنوقت ایشان در آن ناامید شوندگانند ﴿۷۷﴾
و اوست اللّه تعالٰی آن ذاتی که آفریده برای شما گوش و چشم و دلها نهایت اندک شکر میکنید ﴿۷۸﴾
و اوست اللّه تعالٰی آن ذاتی که پراگنده ساخت شما را در زمین و خاص بسوی او جمع کرده میشوید ﴿۷۹﴾
و اوست اللّه تعالٰی آن ذاتی که زنده میکند و میمیراند و خاص در اختیار اوست تبدیل کردن شب و روز آیا پس شما عقل ندارید ﴿۸۰﴾
بلکه میگویند مانند آنچه گفته بودند پیشینیان ﴿۸۱﴾

[۷۶،۷۵] بعد از زجرها تخویف به عذاب دنیوی است که آن قحط و گرسنگی بود که بر اهل مکه به شکل عذاب مسلط شده بود لیکن ایشان از شرک توبه نکردند و چون عذاب از ایشان برداشته شد سرکشی شان زیاده شد -
فایده: ( فَمَا اسْتَكَانُوا) استکانت خاص در وقت عذاب میباشد یعنی توبه کردن لذا او به صیغه ماضی ذکر شد و تضرع در هر وقت بکار است یعنی بعد از دور شدن عذاب توحید قبول کردن پس او به صیغه مستبقل ذکر شد -
[۷۷] این هم تخویف دنیوی یا اخروی است زیرا که مراد از عذاب عذاب دنیوی است مانند واقع بدر یا فتح مکه و مراد از (بَابًا) یک قسم و نوع است یا مراد از عذاب جهنم است و مراد از بَابًا دروازه جهنم است وقتیکه ایشان به جهنم برسند دروازه جهنم برای ایشان باز خواهد شد مانند که در سوره زمر (۷۱) آمده است -
[۷۸] از اینجا الی اخیر سوره باب چهارم است در این شش دلیل عقلی است سه از آن دلایل محضه (بدون اقرار) است - باز تنبیه به انکار بعث بعدالموت است باز سه دلیل عقلی اعترافی (بااقرار) است برای اثبات توحید و قیامت - باز رد بر مشرکان است باز سه اداب دعوت است به همراه تخویف دنیوی باز تخویف به همراه حالت برزخیه است و بشارت مختصر است باز هفت حالات عذاب اخرت است و هفت اسباب آن است - باز مسئله توحید است به همراه اختتام به دعا - در این آیت (۷۸) دلیل عقلی است - و مراد از شکر اندک اقرار این نعمت به همراه شرک کردن است -
[۷۹] این دلیل عقلی دیگر است و مانند این در سوره ملک (۲۴،۲۳) نیز آمده است -
[۸۰] این دلیل عقلی دیگر است و در این انقلاب حالات را ذکر کرده است اختلاف شب و روز با روشنی و تاریکی و به دراز کردن و کوتاه کردن و به رفتن و آمدن مراد است -
[۸۳،۸۲،۸۱] در این آیت ها زجر است به انکار بعث بعدالموت بعد از ذکر کردن دلایل قدرت - و در الْأَوَّلُونَ حواله به آیت (۳۵) این سوره است و مانند این آیات در سوره نمل (۶۸،۶۷) آمده است و وجه فرق آنجا ذکر میشود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>