قَدْ أَفْلَحَ ۸۳۱ المؤمنون
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۸۲﴾ لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸۳﴾ قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۴﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۸۵﴾ قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۸۶﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۸۷﴾ قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۸﴾ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿۸۹﴾ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۹۰﴾
ایشان میگویند آیا چون بمیریم و شویم خاکی و استخوانی آیا ما دوباره زنده شدگانیم ﴿۸۲﴾
هرآئينه وعده داده شده (ما را) و پدران ما را این وعده پیش از این نیست این مگر قصه های دروغین مردم پیشینیان است ﴿۸۳﴾
بگو در اختیار کیست زمین و هر که در آن است اگر شما میدانید ﴿۸۴﴾
البته میگویند اللّه تعالٰی راست (اختیار است) بگو آیا پس چرا پند نمیگیرید ﴿۸۵﴾
بگو کیست صاحب اختیار هفت آسمان و صاحب اختیار عرش دارای شان بزرگ ﴿۸۶﴾
البته میگویند اللّه تعالٰی راست (اختیار است) بگو آیا پس از شرک خود را نگه نمیدارید ﴿۸۷﴾
بگو کیست که بدست اوست پادشاهی کامل هرچیز و اوست که پناه میدهد از هر مصیبت و پناهی داده نمیشود در مقابله او اگر شما میدانید ﴿۸۸﴾
البته میگویند اللّه تعالٰی راست (اختیار است) بگو پس چگونه میگردید (از حق) ﴿۸۹﴾
بلکه آورده ایم به ایشان حق را و هرآئينه ایشان البته دروغگویانند ﴿۹۰﴾
[۸۹،۸۸،۸۷،۸۶،۸۵،۸۴] در این آیت ها دلایل عقلی اعترافی است (یعنی در این اقرار مشرکان را ذکر کرده است و در این اثبات توحید و بعث بعدالموت هر دو است) و در این ترتیب احسن (زیبا) است از سببی که اول پرسان در باره زمین و باشندگان زمین است باز بالا هفت آسمان و باز بالاتر او عرش را ذکر کرده است - باز به همه اینها عام شامل صفت پادشاهی و تصرف را ذکر کرده است و در این همه دلایل تصرف و تسلط اللّه تعالٰی را ذکر کرده است -
فایده: با اول تذکیر را ذکر کرده است از سببی که زمین نزدیک است از آن پند خوب حاصل میگردد و با آسمانها و عرش تقویٰ را ذکر کرده است از سببی که آسمانها و عرش دلالت میکند به عظمت شان و هیبت و با آن تقویٰ مناسب است - در سوم (تُسْحَرُونَ) را به همراه تعجب ذکر کرده است یعنی پادشاهی و پناهی دادن از مصیبت و عجز همه مخلوق از مقابله کردن با اللّه تعالٰی را یک شخص در صفت اللّه تعالٰی قبول دارد و باز هم با او شریک میسازد پس دماغ این شخص خراب است و مجنون است -
فایده: چون رب (در دلیل دوم) تصرف کننده است پس مراد این است که تصرف آسمانها و این عرش برای کیست از این جهت در جواب لام در لِلّه ذکر شد -
[۹۰] این زجر است یعنی در قرآن ذکر توحید و اثبات بعث بعد الموت مسئله حق است لیکن ایشان که برای اللّه تعالٰی ولد یا شریک ولد میدانند و از بعث انکار میکنند این دروغ است -