قَدْ أَفْلَحَ ۸۳۳ المؤمنون
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿۹۵﴾ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ﴿۹۶﴾ وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ ﴿۹۷﴾ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾ حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾
و هرآئينه ما بر آنکه بنمائیم بتو آنچه وعده داده ایم به یشان هرآئينه توانائیم ﴿۹۵﴾
دفع کن به آن طریقی که نیکوتر است بدی را ما داناتریم به آنچه بیان میکنند ﴿۹۶﴾
و بگو ائ رب من پناه میگیرم بتو از وسوسه های (ترغیب کننده) شیاطین ﴿۹۷﴾
و پناه میگیرم بتو ائ رب من از آنکه حاضر شوند به من ﴿۹۸﴾
(ایشان مخالفت میکنند) تا وقتیکه بیاید یکی از ایشان را مرگ گوید ائ رب من بازگردان مرا ﴿۹۹﴾
تا عمل کنم عمل نیک در عوض آنجه گذاشتم (گفته میشود برای ایشان) هرگز نمی شود هرآئينه این یک سخنی است که او گوینده آنست و در پیش روی ایشان حجابی بزرگ است تا روزی که دوباره زنده شوند ﴿۱۰۰﴾
[۹۵] در این دلیل آمدن عذاب را ذکر کرده است که در زندگی تو به آوردن عذاب اللّه تعالٰی قدرت دارد -
[۹۶] در این برای داعی ادب دوم علمی است مراد از (بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ) دعوت توحید و سنت است و مراد از (السَّيِّئَةَ) شرک بدعات و دیگر گناهان است و همچنین مراد از بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ اخلاق نیکو است مانند صبر و تحمل و عفو کردن و مراد از سَّيِّئَةَ از جانب مخالف ظلم کردن و دشنام دادن وغیره است و همچنین مراد از بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ دعا است که در آیت پیش گذشت و مراد از سیئة عذاب است -
[۹۸،۹۷] در این آیت ادب سوم به طریقه دعا است و مراد از هَمَزَاتِ آن وساوس شیاطین است که در سینه های مردم در باره دعوت کننده می اندازند تا آن مردم این دعوت را قبول نکنند و مراد از (أَنْ يَحْضُرُونِ) این است که شیطان به داعی حاضر شود در دل او ریا ، تکبر و عضب وغیره می اندازد و برای دعوت نقصان میرسد -
[۹۹] این آیت به آیت (۹۰) تعلق دارد و تخویف است یعنی ایشان در شرک و کفر تا وقت مرگ مشغول اند باز در وقت مرگ حسرت میخورند برای برگشتن به دنیا (ارْجِعُونِ) را صیغه جمع ذکر کرده است برای تعظیم رب تعالٰی یا این جمع برای تکرار است یعنی زود زود میگوید که مرا بازگردان و این گفتن در وقت یقین مرگ است و چنین قول مومن گنهگار نیز است مانند در سوره منافقون (۱۰) - یا این قول در عالم برزخ بعد از مرگ است و این نوع آیات در بسیار سوره ها است سوره اعراف (۵۳) سوره ابراهیم (۴۴) سوره انعام (۲۷) سجده (۱۲) مومن (۱۱) فاطر (۳۷) شوریٰ (۴۴) بعضی در وقت نزع و بعضی در وقت نشور و بعضی در قبر و بعضی در وقت پیش شدن به اللّه تعالٰی یا به آتش -
[۱۰۰] در این مقصد برگشتن را ذکر میکند و عمل صالح به توحید و سنت شامل است - با كَلَّا جواب ایشان است یعنی هرگز برگشته نمی توانند و ایشان هیچگاه عمل صالح نمی کنند مانند که در سوره انعام (۲۸) گذشته است و باز مانع از دوباره برگشتن ذکر کرد که آن برزخ است و آن اصل به مانع و پرده گفته میشود و آن وقتی که از مرگ الی دوباره زنده شدن است به آن عالم برزخ میگویند که روح در علیین یا در سجین باشد یا بدن در قبر باشد ، یا در جای دیگر باشد ، سلامت باشد ، یا ذره ذره باشد ، به آن برزخ گفته میشود این برزخ غیر محسوسی است مانند برزخ بین بحرین در سوره رحمٰن (۲۰) آن نیز محسوس نیست ابن کثیر از ابوصخر نقل کرده است که ایشان نه در دنیا اند و نه در آخرت اند -