قَدْ أَفْلَحَ ۸۶۵ الفرقان
انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا ﴿۹﴾ تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا ﴿۱۰﴾ بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا ﴿۱۱﴾ إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا ﴿۱۲﴾ وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا ﴿۱۳﴾ لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا ﴿۱۴﴾
ببین چگونه بیان میکنند برای تو صفات (ناکاراه) پس گمراه شدند ایشان پس طاقت ندارند راه را ﴿۹﴾
با برکت است ذاتی که اگر خواهد دهد ترا بهتر از این باغها که میرود زیر درختانش جوی ها و دهد ترا قصرها ﴿۱۰﴾
بلکه تکذیب میکنند قیامت را و مهیا کردیم برای کسیکه تکذیب کرد قیامت را آتش روشن شده ﴿۱۱﴾
چون بیند ایشانرا آتش از جای دور شنوند ایشان از آن آواز جوش از جهت خشم و غریدن ﴿۱۲﴾
و چون انداخته شوند از آن در جای تنگ بسته شده میخواهند در این وقت هلاکت را ﴿۱۳﴾
(گفته میشود) مخواهید امروز یک هلاکت را و بخواهید هلاکت بسیار ﴿۱۴﴾
[۹] در این تعجیب به پیغمبر و زجر به منکرین است و اشاره است که اعتراض کردن آنها بر پیغمبر سبب چنین گمراهی است که امید هدایت از ایشان نیست و مانند این در سوره بنی اسرائیل (۴۸) هم است -
[۱۰] از این آیت الی (۲۴) باب دوم است در این دعوی دوباره تبارک است و مراد از آن برکات اخرویه است یعنی نجات دادن از جهنم و دادن نعمت های جنت را و باز زجر به منکرین قیامت است و باز تخویف و بشارت به شش طریقه است باز تخویف است به برائت الهه مشرکین - و جواب بعضی اعتراض ها است و زجر است و تخویف تفصیلی ، باز تسلیت به نبی است و زجر است برای اعتراض بر قرآن و جواب آن و باز تخویف است ، در این آیت (۱۰) تسلیت به نبی است و اشاره به جواب اعتراض (۸) است - در (ذَلِكَ) اشاره به کنز و جنت است که ایشان مطالبه آنرا میکردند (جَنَّاتٍ) مراد از این باغ ها و قصرها در آخرت مراد است - و اِن به معنی اذا است از سببی که برای نبی دادن نعمات جنت یقینی است یا مراد از این باغ ها و قصر های دنیا است لیکن نبی صل اللّه وعلیه وسلم آنرا پسند نکرده است از این سبب اللّه تعالٰی نداده است -
[۱۴،۱۳،۱۲،۱۱] در این آیت زجر به انکار کنندگان قیامت است و تخویف به سعیر است و شش احوال را ذکر کرده است (۱) دیدن از دور (۲) تغیظ (۳) زفیر (۴) مکان ضیّق (۵) خواستن ثبور (۶) ثبور کثیر - از این حال دوم معلوم شد که اللّه تعالٰی به جهنم شعور و احساس میدهد ، پس میبیند ، خشم و غریدن میکند - و در روایت ابن کثیر می آید که در چنین جای تنگ انداخته خواهند شد مانند که یک میخ به فشار در دیوار زده شود (ثُبُورًا) لفظی است که به خسران و هلاکت و تباهی دلالت میکند مراد این است که جهنمیان مرگ میخواهند برای ایشان گفته میشود که چندین بار مرگ خواهید خواست یعنی اسباب مرگ بسیار می آیند لیکن مرگ بالای تان نمی آید -