وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﴿۲۷﴾ يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿۲۸﴾ لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾ وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿۳۰﴾
و روزی که میگزد ظالم هردو دست های خود را و میگوید وا حسرتا که من میگرفتم در پیروی رسول راهی ﴿۲۷﴾
ائ وای تباهی است افسوس است بر من که نمیگرفتم فلانی را دوست ﴿۲۸﴾
هرآئينه گردانیده مرا از قرآن بعد از آنکه آمد به من و هست شیطان انسان را شرمسار کننده ﴿۲۹﴾
و میگوید رسول ائ پروردگار من هرآئينه قوم من ساختند این قرآن را ترک کرده شده ﴿۳۰﴾
[۲۷] حال پنجم این است که ظالم دستهای خود را از جهت بسیار خشم و افسوس میگزد این حسرت عملی است مراد از ظالم کسانی هست که از پیروی رسول روی گردانیده اند با کردن شرک و بدعات و کردن گناهان (يَقُولُ يَا لَيْتَنِي) این حال ششم هیبت است که ظالم برای پیروی کردن رسول حسرت قولی میکند - دست گزیدن را از جهت خاص کرد که اکثر اعمال را بر دستها کرده اند و همچنین این عادت پشیمان است که پشیمانی برایش فایده نمیدهد -
[۲۸] این هیبت هفتم است که بر دوستی کردن شیطانان انسی و جنی و قبول کردن سخن و پیروی کردن افسوس ها و واویلا میکند مراد از (فُلَانًا) شیطانان عام است اگر انسی باشند یا جنی باشند - فلان را از جهتی گفت که از سبب هیبت نام آنرا فراموش کرده است یا برای توهین و بی عزتی گفت -
[۲۹] این ذکر سبب حسرت ها است که شیطان انسی و جنی او را از شنیدن قرآن کریم و از پیروی آن به وساوس مختلف منع کرده بود (خَذُولًا) آن است که وعده مدد کردن میکند و در وقت ضرورت غایب شود یا مخالف شود پس در وقت انسان شرمنده میشود -
[۳۰] این زجر برای مخالفین قرآن است (که با وساوس شیطان خلاف قرآن را کرده است) به شکایت کردن رسول از ایشان به اللّه تعالٰی در دنیا - و این شهادت رسول بر انکار ایشان است و تفسیر دیگر این است که این در روز قیامت میباشد - و قَالَ به معنی یقول است (مَهْجُورًا) در تفسیر ابن کثیر نوشته است که هجران قرآن عام است که در هنگام بیان کردن قرآن شور و شغب کردن ، بر آن ایمان نه آوردن در آن تعمق و فکر نکردن ، برآن عمل نکردن ، در بدل آن به علم ها و کتاب های دیگر توجه کردن ، از آن مردم را منع کردن این همه در هجران قرآن داخل است - چون این نوع هجران را در زندگی نبی صل اللّه وعلیه وسلم قریش و عرب کرده بودند زیرا تخصیص قوم را کرد -