اتْلُ مَا أُوحِيَ ۹۷۵ العنكبوت
وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ ﴿۴۸﴾ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ ﴿۴۹﴾ وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۰﴾
و نبودی تو که میخواندی پیش از این (قرآن) هیچ کتابی را و نه نوشتی این کتاب را به دست راست خود آنوقت در شک می آفتادند این باطل پرستان ﴿۴۸﴾
بلکه این قرآن آیت های روشن است در سینه های کسانیکه داده به ایشان علم و انکار نمی کنند آیات ما را مگر ظالمان ﴿۴۹﴾
و میگویند چرا نازل شده نمی تواند بر او معجزات از جانب پروردگار او بگو جز این نیست که اختیار معجزات در نزد اللّه تعالٰی است و جز این نیست که من ترساننده اشکارم ﴿۵۰﴾
[۴۸] این طریقه دوم است یعنی این رسول خواننده کتاب ها نیست و نه خط نوشته می تواند پس معلوم شد که این کتاب را از خود ننوشته است (بِيَمِينِكَ) این به اعتبار اکثر عادت است و اشاره است که نوشتن به دست راست بکار است (إِذًا لَارْتَابَ) یعنی اگر این نبی نویسنده می بود باز یک سببی برای این منکرین میبود لیکن حالا هیچ وجه شک نیست (الْمُبْطِلُونَ) مردمانی که مقابله حق را میکنند به همراه شبهات باطله باطل کنندگان حق اند با اراده های خود یا مبطلون به معنی صاحبان باطل پرست اند -
[۴۹] این طریقه سوم است و این قرآن محفوظ است در سینه صحابه کرام و دیگر علماء و در سینه های حافظان پس تحریف و ابطال آنرا کسی کرده نمی تواند و این خصوصیت قرآن کریم است که به جز از انبیاء علیه السلام در حافظه امتیان نیز آمده میتواند و کتاب های پیش صرف در حافظه انبیاء علیهم السلام می آمدند امتیان حفظ کرده نمی توانستند - (أُوتُوا الْعِلْمَ) اشکار شد که در نزد اللّه تعالٰی اهل قرآن عالمان اند -
فایده: در (۴۷) الکافرون گفته است از سببی که در مقابل ایمان ذکر کرده است و در این آیت الظّالمون ذکر کرده است از سببی که دلایل صداقت ذکر شد و باز هم اگر کسی انکار میکند او عنادی و ظالم است -
[۵۰] این زجر به اعتراض کردن به صدق رسول و قرآن است به این نظریه ایشان که آوردن آیات و معجزات در اختیار نبی است - جواب اول شد که معجزه صرف در اختیار و قدرت اللّه تعالٰی است اختیار نبی در معجزه هیچ نیست همچنین در سوره (۳۸) گذشته است -