اتْلُ مَا أُوحِيَ ۹۸۲ الروم
وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۶﴾ يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿۷﴾ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ ﴿۸﴾ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۹﴾ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۰﴾
وعده کرده است اللّه تعالٰی وعده خلاف نمی کند اللّه تعال وعده خود را و لیکن بیشتر مردمان نمی دانند ﴿۶﴾
میدانند اشکار به زندگانی دنیا و ایشان از آخرت ایشان بی اعتنا اند ﴿۷﴾
آیا تفکر نمی کنند در نفس های خود که نیافریده است اللّه تعالٰی آسمانها و زمین را و آنچه در میان ایشان است مگر به حق و به موعود مقرره و هرآئینه بسیاری مردمان از ملاقات پروردگار خود ضرور منکر اند ﴿۸﴾
و آیا ایشان سیر نمی کنند در زمین که ببینند چگونه بود انجام کسانی که پیش از این بودند بسیار سخت از ایشان در طاقت بودند و قلبه کردند زمین را و آباد کردند زمین را بیشتر از آنچه آباد کردند ایشان آنرا و آمدند نزد ایشان پیغمبران با احکام روشن پس نبود اللّه تعالٰی که ظلم کند به ایشان و لیکن ایشان بر خویشتن ظلم میکردند ﴿۹﴾
پس شد انجام کسانی که بدی کرده بودند بد به (سبب آنکه) تکذیب کردند آیات اللّه تعالٰی را و ایشان بودند که به آن استهزاء میکردند ﴿۱۰﴾
[۶] این تاکید بشارت پیش است (لَا يَعْلَمُونَ) مراد از این منکرین مدد اللّه تعالٰی اند که ایشان نسبت این انقلابات را به اللّه تعالٰی نیز نمی کنند - و در این زجر به عدم علم است -
[۷] این زجر دوم بر علوم و تجربات دنیا است یعنی در کسب ها و تجارت و زمینداری و آباد کردن وغیره دنیا بسیار تجربه دارند و همچنین به سیاست غلط دنیا خوب آگاه اند (وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ) این زجر دوم بر غفلت از آخرت است -
[۸] این زجر چهارم بر انکار توحید و بعث بعدالموت است به سبب بی فکر شدن (وَإِنَّ كَثِيرًا) در این زجر پنجم به انکار قیامت است -
[۹] این زجر ششم و تخویف دنیوی است به ذکر عذاب های قوم های پیشینیان از (فَيَنْظُرُوا) معلوم شد که سیر کردن در ممالک برای گرفتن عبرت عبادت است باز پنج حالت قوم های گذشته را ذکر کرده است اول (كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً) یعنی به کاشتن کشتزار و در کشیدن معدنیات از زمین بسیار مشغول بودند سوم (وَعَمَرُوهَا) در آباد کردن بسیار مصروف بودند یعنی دنیا پرست بودند و ترقی کردن در کارهای دنیا را کمال میدانستند چهارم (وَجَاءَتْهُمْ) یعنی اللّه تعالٰی برای خبردادن ایشان بسیار رسولان فرستاده بود تا توجه ایشان به دین الٰهی پیدا شود پنجم (وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ) یعنی کفر ، شرک و بدعات و دیگر گناهان میکردند و این بر خود ظلم کردن است زیرا از سبب آن نعمت های دنیای ایشان برباد شد و ایشان هلاک شدند -
[۱۰] این تخویف اخروی است -