اتْلُ مَا أُوحِيَ ۹۹۶ لقمان

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿۱۳﴾ وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿۱۴﴾

و چون گفت لقمان برای پسر خود و پند میداد او را ای پسرک من شریک میار به اللّه تعالٰی هرآئينه شرک ظلمی است بزرگ ﴿۱۳﴾
و حکم راسخ دادیم انسان را به مادر و پدرش (کردن احسان) برداشت او را مادرش در حال ضعیف شدن بعد حال ضعیف شدن و جدا کردن او از شیر در دو سال است (حکم این است) شکر گوئی مرا و مادر و پدر خود را خاص بسوی من است بازگشت شما ﴿۱۴﴾

[۱۳] این شکر نوع اول است یعنی عالم تردید شرک را کند و اول اصلاح اقارب را کند و خصوصاً اصلاح کردن اولاد خود به همراه عقیده صحیحه این حکمت بزرگ است - اگر پسرش مشرک بود این پند برای ترک کردن شرک اوست و اگر مشرک نبود پس پند است برای تاکید و تثبیت بر عقیده توحید (إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) این از این سبب که ظلم استعمال کردن چیز در بی جای است پس در شرک نسبت انعامات اللّه تعالٰی برای کس دیگری میباشد مانند در شرک فی التصرف ، و عبادت حقوق اللّه تعالٰی را بیجا ادا کردن است مانند در شرک فی العبادة والدعاء - و صفات اللّه تعالٰی را برای دیگری ثابت کردن و یا صفات او را به مخلوق مشابه کردن یا از اسماء وصفات آن انکار کردن این شرک فی الاسماء و الصفات است همچنین علم خاص اللّه تعالٰی را (یعنی علم غیب) برای دیگری ثابت کردن مانند در شرک فی العلم - از این سبب شرک ظلم بزرگ است -
[۱۴] چون ذکر شد که اصلاح پدر پسر خود را این حکمت است حالا ذکر میکند که همچنین احسان و خدمت و عزت کردن اولاد مادر و پدر خود را نیز حکمت است (حَمَلَتْهُ) این ذکر سبب وصیت است یعنی حق مادر زیاده است از سبب بسیار زحمت و مشقت او (وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ) اشاره به بسیار ضعف و مشقت اوست - تکلیف حمل و تکلیف وضع حمل (وَفِصَالُهُ) در این اشاره به تکلیف تربیت و شیردادن فرزند است و تکلیف جدا کردن از شیر (فِي عَامَيْنِ) چنانکه در سوره بقره (۲۳۳) است اشاره است که مدت شیر دادن دو سال است و این قول صریح و صحیح است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>