اتْلُ مَا أُوحِيَ ۱۰۰۱ لقمان

مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۲۸﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۹﴾ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۳۰﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۱﴾ وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ ﴿۳۲﴾

نیست آفریدن شما و نه دوباره زندگانی شما مگر مانند یک شخص هرآئينه اللّه تعالٰی شنوا بیناست ﴿۲۸﴾
آیا نمی بینی که هرآئينه اللّه تعالٰی داخل میکند شب را در روز و داخل میکند روز را در شب و به خدمت گماشت آفتاب و ماه را هر یک میگردند تا یک وقت مقرر و هرآئينه اللّه تعالٰی به عمل های شما خبردار است ﴿۲۹﴾
این بیان برای آن است که یقین کنید که اللّه تعالٰی حق است و هرآئينه هر که را میخوانند به جز اللّه تعالٰی باطل (پرستش ایشان) و هرآئينه اللّه تعالٰی اوست بلند ذات بزرگ ﴿۳۰﴾
آیا نمی بینی که کشتی میگردد در دریا به نعمت اللّه تعالٰی تا بنماید شما را از دلایل خود هرآئينه در این بسیار دلایل توحید است برای هر صبر کنندهٔ شکر گویندهٔ ﴿۳۱﴾
و چون در گیر کند ایشانرا موجها مانند ابرهای بزرگ میخوانند اللّه تعالٰی را و خالص میکنند برای او خواندن را پس چون نجات دهد ایشان را بسوی بلندی پس بعضی از ایشان حق پرست میباشند و انکار نمی کنند آیات ما را مگر هر عهدشکنندهٔ ناسپاس ﴿۳۲﴾

[۲۸] این نیز دلیل عقلی برای اثبات قدرت عظیم او است بعد از ذکر علم محیط او -
[۲۹] این دلیل عقلی دیگر است به ذکر تصرف اللّه تعالٰی در زمانه و در اسباب شب و روز -
[۳۰] این نتیجه دلایل گذشته است (الْبَاطِلُ) به معنی فانی است یا دعا خواستن از ایشان - و عبادت کردن ایشان باطل است (الْعَلِيُّ) صریح است به علوّ (بلند بودن) اللّه تعالٰی -
[۳۱] این نیز دلیل عقلی ارضی (زمینی) است بعد از دلیل وسطی (بِنِعْمَتِ اللَّهِ) مراد از این تعلیم اللّه تعالٰی به بندگان طریقه ساختن کشتی است و چلاندن آن و پیدایش اجزاء او که چوب و آهن است - یا مراد از آن هوای متعدل است که بغیر از آن کشتی رفته نمی تواند (صَبَّارٍ شَكُورٍ) بغیر از صبر کردن به مشکلات سفر این آیات (دلایل) معلوم نمی گردد و همچنین کسی نسبت این نعمت ها و قدرت ها را برای اللّه تعالٰی نمیداند برای او نیز آیات توحید معلوم نمی گردد از این سبب هر دو صفات را ذکر کرد و به مبالغه از سببی ذکر کرد که بر بعضی مشکلات صبرکردن و بر بعضی نعمت های اللّه تعالٰی شکر کردن نیز عادت کافران و مشرکان است ولی در هر مشکل صبر کردن و ادا کردن شکر هر نعمت اللّه تعالٰی این صفت مومن است -
[۳۲] در این آیت زجراست به ناسپاسی کردن نعمت گذشته یعنی از سبب خوف و هیبت موجهای دریا به اللّه تعالٰی عاجزی میکنند (مُقْتَصِدٌ) اینجا مقتصد موحد است که افراط نمی کند که از وجود اللّه تعالٰی انکار کند و نه تفریط می کند که به جز اللّه تعالٰی دیگران را نیز الٰهه میداند (خَتَّارٍ) ختر به عذر گفته میشود و این از سبب بی صبری میباشد از این سبب در مقابله صبار ذکر کرد و كَفُورٍ را در مقابله شَكُورٍ ذکر کرد - یعنی به جز از موحدین دو نوع مردم اند یکی آنکه از اللّه تعالٰی و نعمت های آن مطلقاً منکر میباشند مانند دهریان در ختّار ایشان مراد اند - و نوع دوم مشرک که اللّه تعالٰی را می پذیرد و نعمت های آنرا نیز می پذیرد لیکن با او شریک میسازد در کفور به ایشان اشاره است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>