اتْلُ مَا أُوحِيَ ۱۰۰۶ السجدة

فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾ إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ۩ ࣛ ﴿۱۵﴾ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۱۶﴾ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۷﴾

(و گفته خواهد شد) بچشید از سبب فراموش کردن شما ملاقات شما این روز را هرآئینه ما فراموش میکنیم شما را و بچشید عذاب جاویدان را به سبب عمل های که میکردید ﴿۱۴﴾
جز این نیست که ایمان دارند به آیات ما کسانیکه چون بیان شود آیات به ایشان می افتند سجده کنان و تسبیح میگویند باستائش پروردگار خود و ایشان تکبر نمی کنند ﴿۱۵﴾
دور می ماند پهلوی های ایشان از خوابگاها میخوانند پروردگار خود را از روی ترس و طمع و از آنچه دادیم ایشان را خرچ میکنند ﴿۱۶﴾
پس نمی داند هیچ نفس به حقیقت آنچه که پنهان گذاشته شده است برای ایشان خنک چشمها پاداش عمل های که میکردند ﴿۱۷﴾

[۱۴] این نیز در تخویف داخل است - سبب عذاب را نسیان قیامت ذکر کرده است از سببی که انکار قیامت سبب است برای دیگر کفریات -
[۱۵] این ذکر حال مومنان است بعد از ذکر کردن حال منکرین برای فرق و این بشارت است - در این آیت سه احوال ایشان را ذکرکرده است اول عمل اعضاء که سجده است - دوم عمل زبان که تسبیح و حمد است - سوم عمل دل که تکبر نکردن است و این علامات مومن بالقرآن است -
[۱۶] در آیت پیش حال روز ایشان را ذکر کرد در این آیت حال شب ایشان را ذکر میکند و این نیز سه است اول پهلوهای خود را از خوابگاه دور نگهداشتن در (الْمَضَاجِعِ) اشاره است که تمام شب عبادت میکنند زیرا خوابگاه برای استراحت است لیکن تمام شب برآن استراحت نیز نمی کنند - و چون در خواب شدن طریقه سنت این است که به پهلو راست خواب شود از این سبب جنوب را ذکر کرده است و حال دوم (يَدْعُونَ رَبَّهُمْ) است این را به طریقه جمله حالیه ذکر کرده است اشاره است که دور شدن از خوابگاه مانند دیگر فساق و فجار نیست بلکه برای عبادت است - و حال سوم (مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ) یعنی به همراه عبادت بدنیه عبادت مالیه نیز میکنند و اموال خود را بر دین اللّه تعالٰی و بر دعوت و تبلیغ آن قربان میکنند -
[۱۷] این بشارت اخرویه است بنا است بر اسباب گذشته (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ) در این بسیار تاکید و مبالغه برای عظمت نعمت های جنت است و در حدیث وارد است ( مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ) نه چشم های کسی دیده است و نه گوش های کسی شنیده است و نه در دل کسی گذشته است - از سببی که ادراک (حواس) این اعضاء متناهی است و نعمت های جنت بی انتها است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>