اتْلُ مَا أُوحِيَ ۱۰۱۱ الأحزاب

مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ﴿۴﴾ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵﴾

نساخته است اللّه تعالٰی برای هیچ مردی دو دل در شکم او و نساخته است آن زنان شما را که اظهار میکنید با ایشان مادران شما و نساخته است پسر خواندگان شما را (متبنی) پسران شما این سخن شماست در دهن های شما (بدون دلیل) و اللّه تعالٰی میگوید سخن حق را و راه می نماید به راه حق ﴿۴﴾
نام بگیرید ایشان را نسبت کننده به پدران ایشان انصاف کامل همین است نزد اللّه تعالٰی پس اگر ندانید پدران ایشان را پس برادران شمایند در دین و غلامان (آزاد شده) شمایند و نیست بر شما گناهی در آنچه که خطا کرده باشید در آن و لیکن (گناه است) در آنچه اراده کرد دلهای شما و هست اللّه تعالٰی آمرزگار رحم کننده ﴿۵﴾

[۴] مقصد این آیت تردید بر مشرکین است بر سه اقوال قول اولی ایشان که به نبی صل اللّه وعلیه وسلم گفته بودند که تو معبودان مارا شفعاء قهریه قبول کن و ما با شما عظمت و کبریاء اللّه تعالٰی را تسلیم کنیم رد آنرا کرد که محل عقیده دل است و شرک و توحید دو عقیده متضاد اند در یک دل هر دو جمع شده نمی تواند از سببی که اجتماع ضدین در یک محل عقلاً محال است و دو دل برای یک شخص شده نمی تواند پس معلوم شد که یک شخص موحد و مشرک در یک وقت شده نمی تواند (پس تعلق این آیت است با اتق اللّه) قول دوم ایشان که به زوجه (زن) میگفت که او بر من مانند مادرم خواهد بود آنرا حقیقتاً مادر میدانستند و برای همیشه بر خود حرام می گردانیدند که تفصیل و تردید آن در سوره مجادله خواهد آمد - مراد این است در یک زن این دو صفت متزاد جمع شده نمی تواند که هم مادر باشد و هم زوجه باشد و این اشاره است بطور مثال که عبد معبود شده نمی تواند - قول سوم که به پسر دیگری میگفت که تو پسر من هستی و به آن متبنیٰ گفته میشود پس می گفتند که این پسر است احکام پسر را بر او جاری میساختند وزن اورا مانند زن پسر خود برای همیشه برخود حرام میدانستند - پس مراد این است که در یک ولد این دو صفت متضاد جمع شده نمی تواند که هم از یک مادر و پدر پیدا شده باشد و هم از پدر و مادر دیگری پیدا شده باشد و در این نیز اشاره است که این مشرکین دعوی و زعم میکنند که در باره یک بنده که این ولد اللّه تعالٰی است و فریاد رس و معبود است این اجتماع ضدین است - ومحال است عقلاً و شرعاً -
[۵] این خطاب اول به مومنان است برای رد رسم مشرکان و ذکر ادب در باره متبنیٰ است - و چون در این سوره اشاره به واقعه حارثه بن زید بود که از او رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم متبنیٰ ساخته بود - و مردم برایش زید بن محمد میگفتند و باز که رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم به زن طلاق شده زید (زینب) به حکم اللّه تعالٰی نکاح کرد مشرکان و منافقان آغاز اعتراضات را کردند که این چگونه پیغمبر است که با زن پسر خود نکاح کرد از این سبب در این سوره تردید آنرا کرد در آیت چهارم فرمود که زید پسر نبی صل اللّه وعلیه وسلم شده نمی تواند حالا دراین آیت منع میکند که زید را به نبی صل اللّه وعلیه وسلم به طریقه پسر منسوب مکنید (ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ) مراد از دعا ذکر کردن نام متبنیٰ است و همچنین او را آواز دادن یعنی بگوئید زید بن حارثه و آواز دهید یا زید بن حارثه - (وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ) این عام قانون الٰهی است که اگر در مسئله متبنیٰ باشد یا در اقوال دیگر باشد ولی خطا در همه معاف است - و چون خطا معاف است پس نسیان به طریقه اولی معاف است از سببی در خطا حکم یاد میباشد ولی خلاف از او بدون اراده میشود و در نسیان حکم فراموش میباشد -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>