وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۵۰ سبأ
فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿۴۲﴾ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۴۳﴾ وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ ﴿۴۴﴾ وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۴۵﴾
پس امروز اختیار ندارند بعضی شما برای بعضی دیگر نفع و نقصان را و میگوئیم کسانی را که شرک کرده اند بچشید عذاب آن اتشی را که بودید شما از آن انکار میکردید ﴿۴۲﴾
و چون خوانده شود بر ایشان آیاتهای ما اشکار گویند نیست این شخص مگر یک مردی است میخواهد که باز گرداند شما را از پرستش آنچه که پرستش میکردند پدران شما و گویند نیست این مگر دروغی ساخته شده و میگویند کسانی که کفر کرده اند در باره حق چون بیامد به ایشان نیست این مگر جادوی اشکارا ﴿۴۳﴾
و ندادیم ما ایشانرا کتابها که میخوانند آنرا (برای اثبات شرک) و نه فرستادیم بسوی ایشان پیش از تو هیچ ترساننده ﴿۴۴﴾
و تکذیب کردند کسانی که پیش از ایشان بودند ونرسیدند (این مردم موجوده) به حصه دهم آن اموال که داده بودیم ایشانرا پس تکذیب کردند ایشان رسولان مرا پس چگونه شد عذاب من ﴿۴۵﴾
[۴۲] این نتیجه ماقبل است (بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ) شامل ملائيک و جنیات است -
[۴۳] این زجر به انکار قرآن و رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم است به ذکر کردن سه اعتراض اول اینکه ما را از راه پدران ما میگرداند یعنی ایشان در مقابله قرآن تقلید آباء را پیش میکنند - دوم اینکه إِفْكٌ، است یعنی آن دروغی که حقیقت آن به کلی تبدیل شده است (مُفْتَرًى) یعنی به دروغ نسبت آنرا به اللّه تعالٰی میکنند -
[۴۴] این رد بر اقوال ماقبل ایشان است یعنی نزد ایشان هیچ دلیل منزّل بر شرک ایشان نیست و نه نزد ایشان قول رسول پیش در دلیل است - در این اشاره است که دلیل شرعی کتاب اللّه میباشد یا سنّت رسول میباشد -
[۴۵] در این تخویف دنیوی به ذکر عذاب قوم های پیشینیان است (مِعْشَارَ) معشار به عشر عشیر گفته میشود و به عشیر عشر عشر و عشر به حصه دهم گفته میشود پس مراد از آن حصه هزارم شد پس این مبالغه بسیار شد - یعنی نزد این کافران موجوده به نسبت کافران پیش حصه هزارم قوت جسمی و مال و هنر و درازی عمر نیست - در این آیت تکذیب را دوبار ذکر کرده است اول تکذیب توحید و آیات است و دوم از رسولان است -