وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۵۸ فاطر

إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۶﴾ وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ﴿۱۷﴾ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۸﴾ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ ﴿۱۹﴾ وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿۲۰﴾ وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ﴿۲۱﴾

اگر بخواهد فنا کند شما را و بیارد مخلوق نو را ﴿۱۶﴾
و نیست این کار بر اللّه تعالٰی دشوار ﴿۱۷﴾
و بر نمیدارد یک بردارنده بار (گناهان) دیگری را و اگر آواز دهد یک گرانبار به بار خویش برداشته نشود از آن چیزی اگر چه اهل قرابت باشد جز این نیست که ترساندن تو اثر میکند بر آن کسانی که میترسند از پروردگار خود در حالت ندیدن و برپا میدارند نماز را و هر که پاک کرد نفس خود را جز این نیست که پاک کردن است برای نفع نفس خود و خاص بسوی اللّه تعالٰی است بازگشت ﴿۱۸﴾
و برابر نیست نابینا و بینا ﴿۱۹﴾
و نه تاریکی و نه روشنی ﴿۲۰﴾
و نه سایه و نه گرمی ﴿۲۱﴾

[۱۷،۱۶] این هردو به دلیل پیش متعلق است یعنی تصرف کلی غناء کامل او را ذکر میکند -
[۱۸] بعد از دلایل توحید و رد شرک تخویف است یعنی چنانچه حاجت روائی مشرک را در دنیا معبودان من دون اللّه نمی توانند همچنین در آخرت نیز بار گناهان او را پیران مشرکان وغیره برداشته نمی توانند کسیکه او را شرک آموخته است (وَإِنْ تَدْعُ) در این جمله مطلب این است که به طلب و منت و زاری نیز بار بزرگان را کسی برداشته نمیتوانند (إِنَّمَا تُنْذِرُ) تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است یعنی برای نجات یافتن از گناه (وزر) راه دیگری بجز انذار نیست - همچنین چون دلایل تفصیلاً بیان شد لیکن به مشرکان ضدیان فایده نمی دهد پس به نبی صل اللّه وعلیه وسلم تسلیت داد که انذار تو به اهل خشیت فایده میدهد - و نشانی ظاهری خشیت اقامة الصلاة است از این سبب (أَقَامُوا الصَّلَاةَ) را ذکر کرد (وَمَنْ تَزَكَّى) این فایده انذار است -
[۲۱،۲۰،۱۹] این علت برای تخصیص انذار برای اهل خشیت است یعنی به اهل خشیت انذار فایده میدهد و برای دیگران فایده نمی دهد از سببی که در میان حالات ایشان بسیار فرق است - و این مثالها برای اثبات فرق میان مؤحد (خشیت کننده) و ضدی عنادی است - و مثال اول که این عنادی مانند نابینا است و موحد مانند بینا است چنانچه میان این هردو در دیدن روشنی و تاریکی و در دیدن چیزهای مضر و مفید و راه صحیح و راه غلط وغیره فرق است همچنین در میان مؤحد و مشرک در این امور فرق است - مثال دوم یعنی کفر و شرک و دلایل او مانند ظلمات است و توحید و ایمان و دلایل او مانند نور است - مثال سوم یعنی نتیجه و عوض توحید و ایمان در دنیا و آخرت راحت است و آن به مانند سایه است و عاقبت کفر و شرک در دنیا و آخرت عذاب و زندگانی سخت است و او به مانند حرور (گرما سخت) است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>