وَمَنْ يَقْنُتْ ۱۰۶۱ فاطر

لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۳۰﴾ وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۳۱﴾ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۳۲﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿۳۳﴾ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۳۴﴾

تا کامل دهد ایشانرا ثوابهای ایشان و زیاده دهد ایشانرا از فضل خود هرآئينه او است آمرزنده قبول کننده ﴿۳۰﴾
و آنچه که وحی فرستادیم بسوی تو که کتاب است همان است حق تصدیق کننده برای کتابهای که پیش از آن است هرآئينه اللّه تعالٰی به بندگان خود خبردار بیناست ﴿۳۱﴾
باز دادیم کتاب را به کسانی که برگزیدیم از بندگان خود پس بعضی ایشان ظلم کننده است بر نفس خود و بعضی ایشان میانه رو است و بعضی ایشان سبقت کننده به کار های نیک است به توفیق اللّه تعالٰی همین است فضل بزرگ ﴿۳۲﴾
باغهای جاویدانه داخل شوند در آنها زیور پوشانیده میشود به ایشان از کره های طلا و مروارید و لباس ایشان در آن ابریشم است ﴿۳۳﴾
و گویند صفات خدا بودن یک اللّه تعالٰی راست ذاتی که دور کرد از ما تمام غم را هرآئينه پروردگار ما ضرور آمرزنده قبول کننده است ﴿۳۴﴾

[۳۱] چون در ایات پیش بشارت به علمای آیات الٰهیه ذکر کرد در این آیت آیات الٰهیه را که کتاب اللّه است صدق و مرتبه او را ذکر میکند -
[۳۲] در این آیت سه درجه اصحاب قرآن را ذکر میکند و برای ایشان بشارت است (الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا) صحابه کرام اند و در بعد پیروان ایشان - و مراد از (ظَالِمٌ) آن مومن است که گناهای او از اعمال نیک زیاده تر است و در (لِنَفْسِهِ) اشاره است که ظلم او به دیگری متعدی نیست یعنی دیگر را به گمراهی دعوت نمی دهد و مراد از (مُقْتَصِدٌ) که گناهان و طاعات او برابر است و (سَابِقٌ) کسانی است که گناهان ایشان از طاعات اندک است -
[۳۵،۳۴،۳۳] در این آیت بشارت به هر سه اقسام است به بیان ده حالات خوشی - (أَسَاوِرَ) در این تخصیص اشاره است که ایشان از کارکردن فارغ اند از سببی که در دستها زیورات برای کسانی میباشند که خودش هیچ خدمت و کار نمی کند (الْحَزَنَ) مراد از آن همه غم های دنیا و آخرت است - غم آتش جهنم ، غم مردن ، غم گناهان ، غم حساب ، غم میزان ، غم زوال نعمت ها ، غم روزی از عاقبت ( نَصَبٌ) مانده شدن جسم به محنت یا مرض وغیره (لُغُوبٌ) مانده شدن نفس از سبب غم ها و تکالیف -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>