وَمَا لِيَ ۱۰۹۵ الصافات
وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۳۸﴾ وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۳۹﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۴۰﴾ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿۱۴۱﴾ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿۱۴۲﴾ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿۱۴۳﴾ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴۴﴾ فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ﴿۱۴۵﴾ وَأَنْبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ ﴿۱۴۶﴾ وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿۱۴۷﴾ فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ﴿۱۴۸﴾
و در شب آیا پس از عقل کار نمیگیرید شما ﴿۱۳۸﴾
و به تحقیق یونس علیه السلام البته از رسولان بود ﴿۱۳۹﴾
چون رفت (بدون اجازت) به کشتی پر کرده شده ﴿۱۴۰﴾
پس قرعه اندازی کرد پس شد از ملامت شدگان ﴿۱۴۱﴾
پس بلعید او را ماهی و او بود خود را ملامت کننده ﴿۱۴۲﴾
پس اگر نبودی او از تسبیح کنندگان ﴿۱۴۳﴾
البته باقی میماند در شکم ماهی تا روز دوباره زندگی ﴿۱۴۴﴾
پس بیفگندیم او را به صحرای بی گیاه و او بیمار بود ﴿۱۴۵﴾
و رویانیدیم بر او درختی از نوع کدو ﴿۱۴۶﴾
و فرستادیم او را بسوی صد هزار مردمان بلکه زیاده میشدند ﴿۱۴۷﴾
پس ایمان آوردند ایشان پس لذت دادیم ایشان را تا مدتی ﴿۱۴۸﴾
[از ۱۳۹ الی ۱۴۸] این قصه ششم است در این حال تفصیلی یونس علیه السلام را ذکر میکند به بیان عبدیت او به پنج طریقه: رسول بود ، بدون اجازت رفته بود ، در قرعه اندازی ملامت شد ، ماهی اورا بلعید ، تسبیح میگفت و احتیاج او را به چهار طریقه ذکر کرده است - بیرون آوردن از شکم ماهی ، بالای او درخت را سبز کردن باز فرستادن با رسالت ، متاع دادن این همه دلایل است که یونس علیه السلام با اللّه تعالٰی شریک شده نمی تواند و شفیع قهری شده نمی تواند (أَبَقَ) رفتن بدون اجازت مولیٰ را اباق میگویند - او نیز چون از ایمان آوردن قوم خود نا امید شد و وقت عذاب ایشان نیز نزدیک شد اجتهاد کرد که پیغمبران در وقت عذاب از آن قریه بیرون میروند از این سبب از آن قریه بیرون رفت و انتظار حکم خاص اللّه تعالٰی را نکرد در یک کشتی سوار شد که در آن سواری بسیار بود چون کشتی به میان دریا رسید از وزن بسیار نزدیک به غرق شدن شد - پس اهل کشتی فیصله کردند که از این یک سواری را کم کردن ضروری است که کشتی سبک شود در میان دریا برای انداختن از کشتی به دریا هیچ کسی آماده نبود پس ایشان اتفاق کردند که قرعه اندازی کنند قرعه به نام هر کسی که برآمد او را مجبوراً به دریا بیاندازند قرعه به نام یونس علیه السلام برآمد این مطلب این قول است فساهم فکان من المدحضین ، (الْمُسَبِّحِينَ) مراد این است که پیش از این بسیار ذکر کننده بود پس این مصداق است که اذکرواللّه فی الرخاءیذکرکم فی الشدة (یاد کنید اللّه تعالٰی را در حالت فراخی پس اللّه تعالٰی یاد کند شما را در سختی) یا مراد این است که در شکم ماهی ذکر لاالَه الاانت سبحانک میکرد و در این ترغیب به ذکر کردن اللّه تعالٰی به کثرت در هر حالت است و به سبب آن مصیبت ها دفع میشود (سَقِيمٌ) که بدن آن بیمار باشد مانند که بچه از مادر تولد شود و بدن آن خام میباشد (وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ) در این مقصد دوباره فرستادن به قوم خود است اگر چه او رسول از پیش بود و روایتی را که بعضی مفسرین نقل کرده اند که او بعد از بر آمدن از شکم ماهی رسول شد این روایت ضعیف است در آن شهب بن حوشب راوی است و او متروک و ضعیف است (فَآمَنُوا) مراد این است که یونس علیه السلام دوباره آمد ایشان ایمان تفصیلی آوردند و پیش صرف ایمان اجمالی آورده بودند -