وَمَا لِيَ ۱۱۰۰ ص

وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۴﴾ أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿۵﴾ وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ﴿۶﴾ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿۷﴾

و تعجب میکنند از اینکه بیامد به ایشان ترساننده از ایشان و گفتند کافران این جادوگر بسیار دروغگو است ﴿۴﴾
آیا ساخته است او معبودان بسیار را معبود یگانه هرآئينه چیزیست بسیار عجیب ﴿۵﴾
و روان شدند یک گروه از ایشان که بروید و محکم شوید بر (پرستش) معبودان خود به تحقیق این یک کاری است که قصد کرده شده است ﴿۶﴾
نشنیده ایم این را در دین آخرین نیست این مگر دروغ ساخته شده ﴿۷﴾

[۴] این تفصیل تکبر و شقاق ایشان است و زجر به انکار رسالت است (مُنْذِرٌ مِنْهُمْ) یعنی بشر از جنس ایشان است پس ایشان از رسالت آن تعجب کردند مانند که در سوره یٰس (۲) است (وَقَالَ الْكَافِرُونَ) در این لفظ اشاره است که دروغگو داننده پیغمبر به یقین کافر است و مراد از کافر انکار کننده به ضد و عناد است (كَذَّابٌ) یعنی در مسئله توحید و در دعوی نبوت دروغگو است -
[۵] این زجر به انکار توحید است - اول ذکر تعجب از دعویٰ نبوت بود به سبب بشریت آن و این تعجب از مسئله توحید است تعجب کردن اولی خفیف بود - و تعجب دوم بسیار ثقیل است - مقصد این است که مشرکان برای بر آوردن هرحاجت و برای هر قوم معبود و حاجت روای جدا جدا ساخته بودند عقیده ایشان این بود که یک ذات همه این کارها را کرده نمی تواند و بر مخلوق قیاس میکردند پس پیغمبر به توحید دعوت داد یعنی بر آورنده تمام حاجات و الٰه همه مخلوق اللّه تعالٰی یگانه است ایشان از این تعجب کردند و انکار کردند ، این بی عقلی و جهل بزرگ ایشان است -
[۶] بعد از انکار از توحید بر شرک محکم شدن را ذکر میکند (أَنِ امْشُوا) مراد از این رفتن از مجلس توحید است یا همیشه به راه شرک رفتن است و زمحشری گفته است که مراد این است که انبوه و بسیار برای مقابله پیغمبر جمع شوید (إِنَّ هَذَا) اشاره به توحید است یعنی مراد این نبی است که توحید را قبول کنیم - یا اشاره است به صبر کردن بر شرک یعنی برای شرک کردن و بر آن ثابت شدن اراده لازم است -
[۷] این وجه تعجب و انکار است که ایشان این مسئله را از کلانها نشنیده اند (الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ) مراد از آن عام است یعنی کلانهای ایشان و همچنین نصاریٰ متأخرین و یهود از سببی که اینها همه از توحید انکار کرده بودند و توحید را بیان نکرده بودند مانند که حالا نیز جاهلان میگویند که ما (مسئله توحید و سنت) را قبول نداریم از سببی که ملاهای کلان ما بیان نکرده اند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>