وَمَا لِيَ ۱۱۰۳ ص

وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿۱۹﴾ وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿۲۰﴾ وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿۲۱﴾ إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿۲۲﴾ إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿۲۳﴾

و مارغان جمع شده بودند همه بود برای او رجوع کننده ﴿۱۹﴾
و محکم کردیم سلطنت او را و داده بودیم او را بسیار دانش دین و سخن های فیصله کننده ﴿۲۰﴾
و آیا آمده است به تو خبر خصومت کنندگان وقتیکه بالا شدن ایشان از دیوار عبادت خانه ﴿۲۱﴾
چون داخل شدند بر داود علیه السلام پس ترسید از ایشان گفتند مترس ما اهل دعوه هستیم بر یکدیگر تجاوز کرده یکی ما بر دیگری پس فیصله کن میان ما فیصله حق و تجاوز مکن ازحد و بنما ما را به راه راست ﴿۲۲﴾
بدرستیکه این برادر من است که او را نودونه گوسفند است و مرا است یک گوسفند پس این میگوید بسپار آنرا به من و غالب است بر من در سخن ﴿۲۳﴾

[۱۹] این صفت دیگر معجزانه است و مرغان در مخلوق بسیار نرم دل اند پس در مقابل کوها اند - یعنی بسیار سخت و بسیار نرم هردو با او در تسبیح گفتن یکجا همراه بودند -
[۲۰] در این سه صفت دیگر آنها را ذکر میکند (۱) (وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ) مُلک در کثرت مِلکیت استعمال میگردد لشکر او بسیار بود و هیبت و رعب آن بر مردم بود و تائید و نصرت الهیه با او بود (۲) (وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ) علم کتاب اللّه و سنت ، معرفت دقائق و سنت در نصوص و احکام شرعیه (۳) (فَصْلَ الْخِطَابِ) این لفظ شامل است به کلام جامع و مختصر بعد از حمد وصلوة به کلمه امّا بعدبه آن علم کامل که بین مدعی و مدعا علیه فیصله کرده میتواند -
[۲۱] بعد از ذکر صفات داود علیه السلام که دلالت میکند به عزت یزرگ او ذکر میکند ابتلاء او را باز رجوع اورا به اللّه تعالٰی - (الْمِحْرَابَ) در شرع بنی اسرائیل عبادت خانه بندگان خاص مستقل و جدا بود و به آن محراب میگفتند و محراب از این سبب میگفتند که آن مکان مقابله شیطان بود و مانند این در سوره العمران گذشته است -
[۲۲] چون دروازه های عبادت خانه بسته بود و این کسان (خصمان) محتاج فیصله بودند پس ایشان مجبوراً از دیوار بالا شدند (فَفَزِعَ مِنْهُمْ) به طریقه عجیب بدون اجازه داخل شدند ضرور سبب ترس و بیم میباشد - فَزعَ: به این گفته میشود که اثار ترس بر ظاهر جسم اشکار شود وقتیکه ایشان از اثار معلوم کردند که او از سبب ما ترسید که شده میتواند این دشمنان باشند ایشان اول تسلیت دادند به همراه لَا تَخَفْ ، و باز حال خود را پیش کردند به این قول (بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ) بَغَى ظلماً تعدی کردن برحق دیگری گفته میشود (وَاهْدِنَا) در این اشاره است که بعد از فیصله کردن آدابی را بنما که برای آینده جنگ پیدا نشود و این طریقه حاکم هوشیار میباشد -
[۲۳] این تفصیل خصومت است و در آیت گذشته شریک خصمان بیان بود و در این آیت خصم یکی بیان است - و این مدعاعلیه است زیرا که آن خصم دیگر به یک گوسفند او دعوی کرده است و او از آن منکر است (أَخِي) برادر نسبی یا دینی بود هردو احتمال است (وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ) سبب غلبه با سخن این است که او فصیح و چالاک بود یا از سبب ثروت غالب و قوی بود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>