وَمَا لِيَ ۱۱۲۱ الزمر
لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ﴿۲۰﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۲۱﴾ أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۲﴾ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾
لیکن آنهای که میترسند از پروردگار خود ایشان راست بالاخانه ها که بالاتر از آن بالاخانه های دیگر است پخته میرود در زیر آن جویها وعده کرده است اللّه تعالٰی خلاف نمی کند اللّه تعالٰی از وعده خود ﴿۲۰﴾
آیا ندیدی به درستیکه اللّه تعالٰی می بارد از طرف آسمان آبی باز روان میکند آن را چشمه ها در زمین باز می بر آرد به آن کشت که مختلف است رنگهای آن باز خشک میشود پس میبینی اورا زرد شده باز میگرداند آنرا ریزه ریزه هرآئينه در این البته هست نصیحت برای صاحبان عقل خالص ﴿۲۱﴾
آیا کسیکه فراخ کرده است اللّه تعالٰی سینهٔ او را برای اسلام پس او بر روشنی است از جانب پروردگار خود پس هلاکت است آنهای را که که سخت است دلهای ایشان از (از شنیدن) ذکر اللّه تعالٰی ایشانند در گمراهی اشکار ﴿۲۲﴾
اللّه تعالٰی نازل کرده بسیار سخنان نیکو که کتاب است یکسان بار بار بیان میشود مو راست میشود از آن بر پوستهای آنهای که میترسند از پروردگار خود پس از آن نرم میشود پوست های ایشان و دلهای ایشان برای ذکر اللّه تعالٰی این است هدایت اللّه تعالٰی هدایت می نماید به آن کسی را که خواهد اللّه تعالٰی و هر که را گمراه کند اللّه تعالٰی پس نیست او را هیچ راه نمایانده ﴿۲۳﴾
[۲۱] از این آیت الی (۴۲) باب دوم است در این دلیل عقلی سوم است باز تقابل فریقین را ذکر میکند به همراه ترغیب الی القرآن و تخویف اخروی و باز تخویف دنیوی و ترغیب الی القرآن و مثال را برای حال فریقین بیان میکند باز تقابل فریقین به تخویف و بشارت و تسلیت به رسول و ذکر حال فریقین باز دلیل چهارم عقلی اعترافی با رد شرک فی التصرف باز اعلان برائت و ترغیب الی القرآن با حال فریقین - در این (۲۱) بعد از بیان خالقیت اللّه تعالٰی بیان ربوبیت اوست و مواد تربیت دو است آب و بوته ها این هر دو در تصرف و اختیار اللّه تعالٰی است و در این به فنا دنیا نیز اشاره میکند برای تذکیر آخرت که در آیت پیش ذکر آن شد (فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ) یعنی آن آب باران را که در زمین داخل میکند پس در زمین چشمه میشود مانند رگها در جسم پس در رگهای زمین تقسیم میشوند -
[۲۲] در این آیت تقابل هر دو گروه را ذکر میکند و دلیلی که در آیت پیش ذکر شد برای حاصل کردن انتفاع از آن علت را ذکر میکند که شرح صدر است - و مراد از شرح صدر انابت برای قبول کردن اسلام است یعنی شبهات و عناد را اللّه تعالٰی از دل او دور میکند پس اسلام را قبول میکند و بعد از قبول کردن اسلام به قرآن می فهمد ، مراد از نور قرآن است پس با این نور او بر اسلام محکم و ثابت میشود - و بعضی مفسرین در اینجا روایت نقل کرده اند که علامات شرح صدر سه است انابت به جنت ، نفرت از دنیا ، آمادگی گرفتن برای مرگ پیش از آمدن آن - پس علامات قسوة قلب مقابل اینها است -
[۲۳] این صدق قرآن است و ترغیب به آن است برای زایل کردن قسوه دل آنکه در آیت پیش ذکر شده است و در این آیت هفت صفات قرآن کریم را ذکر کرده است (أَحْسَنَ الْحَدِيثِ) اطلاق حدیث بر قرآن کریم در پنج آیات دیگر است از سببی که حدیث گفته میشود به هر آن کلامی که بیان میشود و او لفظاً نیز احسن است از سببی که بسیار فصیح و بلیغ است و لذت دهنده به قاری و شنونده است اگر چه شعر نیست و معنی آن نیز احسن است از تناقص و اختلاف پاک است در اخبار گذشته و آینده هیچ دروغ نیست و عجائبات آن به پایان نمی رسد (مُتَشَابِهًا) یعنی در حسن و فصاحت و بلاغت همه آیات و سوره ها یکسان اند اگر چه در بیست و سه (۲۳) سال نازل شده است اگر کلام مخلوق میبود پس در ساختن آن در این مدت زمان بسیار تفاوت و اختلاف می آمد (مَثَانِيَ) یعنی قصه های آن و احکام آن و وعده وعید های آن بار بار ذکر شده است و همچنین بار بار تلاوت میشود و دل از آن سیر نمی گردد (تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ) اقشعرار به این گفته میشود که از ترس بر جسم انسان موها راست ایستاد شود و این صفت پوست است از این سبب جلود ذکر کرد و این حالت از خشیت دل پیدا میشود از این سبب یخشون را با او ذکر کرد (ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) یعنی این ترس دل و پوست سبب اطمینان و محبت میگردد پس از آن سبب بر پوست نرمی می آید و موها جای به جای می نشیند و همچنبن اعضای این انسان برای ذکر اطاعت اللّه تعالٰی استعمال میگردد و در دل ایمان محکم و زیاده میگردد - در تفسیر قرطبی و بحرالمحیط و ابن کثیر و سراج المنیر در اینجا تردید سخت را از آن متصوفه ذکر کرده است که در وقت ذکر کردن بر ایشان بیهوشی می آید یا رقص میکنند یا خیزک میزنند و به این جذبه میگویند و آنرا کمال میدانند - اگر این کمال باشد و صفت خوب باشد پس اللّه تعالٰی در صفت صحابه و دیگر مومنان در این آیت ذکر میکرد - از اسماء رضی اللّه عنها و از سعید بن عبدالرحمن نقل است که این جذبه از سبب شیطان است - و از ابن سیرین رحمة اللّه علیه نقل است که یک تن ایشان بر سقف اطاق (بر کناره) آن یا بر دیوال بنشیند یا در کنار چاه بنشیند و بر آن همه قرآن خوانده شود اگر او بیهوش شد و افتید او در جذبه راستین خواهد بود -