فَمَنْ أَظْلَمُ ۱۱۳۱ الزمر
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۶۳﴾ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿۶۴﴾ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۵﴾ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۶﴾ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۶۷﴾
خاص او را است کلیدهای آسمانها و زمین و آنهای که کافر شدند به آیات های اللّه تعالٰی آن کسان خاص ایشانند کامل زیان کاران ﴿۶۳﴾
بگو آیا بجز اللّه تعالٰی حکم میکنید مرا که بپرستم ائ جاهلان ﴿۶۴﴾
و به تحقیق وحی کرده شده بسوی تو و بسوی آنهای که پیش از تو بودند که اگر شرک کردی البته برباد شود عمل تو و البته شوی از زیان کاران ﴿۶۵﴾
بلکه خاص اللّه تعالٰی را پرستش کن و همیشه باش از شکر گذاران ﴿۶۶﴾
و قدر نکردند اللّه تعالٰی را حق قدر او و زمین همه در مشت اوست روز قیامت و آسمانها پیچانیده شده باشند در دست راست او پاک است او و بالاتر است از آنچه با او شریک میسازند ﴿۶۷﴾
[۶۳] این دلیل عقلی هشتم است در این صفت کلیه سوم ذکر است یعنی اختیار تصرف هر جیز به نزد اللّه تعالٰی است و کلیدها که خاص نزد اللّه تعالٰی است پس اشکار شد که صاحب اختیار دادن خزانه ها صرف او است -
[۶۴] این زیاده به دلایل قبلی است یعنی بعد از این دلایل اشکارا بر توحید فی العبادت باز هم شما مرا دعوت به عبادت غیراللّه میدهید اینکه بسیار جهل بزرگ است و این دلیل بر این سخن است که کسی به شرک دعوت میدهد پس او جاهل کامل است -
[۶۶،۶۵] این علت پیش است یعنی از حکم و دعوت این مشرکان و جاهلان خود را دور نگهدار از سببی که وحی اتفاقی به همراه همه انبیاء واضح شده است که به شرک کردن هر عمل برباد میگردد - این دلیل بر قباحت شرک است که عمل پیغمبر به او مقاومت کرده نمی تواند پس عمل مردمان دیگر چگونه به شرک مقاومت کند - و از پیغمبر گناه نمی شود پس لئن اشرکت به طریقه فرض و تقدیر است یعنی باالفرض و التقدیر اگر پیغمبر شرک کند اعمال او برباد خواهد شد (بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ) در آیت پیش منع کردن از شرک بود و در این آیت امر به توحید است و مراد از (الشَّاكِرِينَ) ظاهر کردن و دعوت کردن توحید است -
[۶۷] از این آیت الی اخیر سوره باب پنجم است در این زجر و تخویف اخروی است به ذکر کردن سه حالات اول فناء عالم دوم بعث وحساب سوم بشارت و جزاء تفصیلیه است - در این (۶۷) زجر به مشرکین فی العبادت است و (قَدْرِهِ) به معنی تعظیم است وحق تعظیم اللّه تعالٰی این است که بندگی او به چنین طریقه کرده شود که بندگی پاک از هر نوع شرک باشد و مشرک چنین نمی کند پس معلوم شد که مشرک بندگی اللّه تعالٰی را ندانسته و نه تعظیم او را کرده است و نه صفت او را کرده است به طریقه شایان او (وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ) در این عظمت شان اللّه تعالٰی را ذکر میکند لفظ جمیعاً دلالت میکند که مراد از این تمام (هفت) زمین است و مراد از قبض گرفتن او در دست است از این سبب تخصیص قیامت را کرده است (بِيَمِينِهِ) این در کیفیت از متاشبهات است و به اعتبار معنی محکم است یعنی دست راست و کیفیت او را اللّه تعالٰی می داند - باز از قبضه و یمین مشبهه و مجسمه دلیل می گیرند که برای اللّه تعالٰی مشابه و جسم است پس جواب داد که (سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ) یعنی در قدرت وعلم او شریک او و همچنین شبیه او نیست پس در عبادت نیز شریک او نیست -