فَمَنْ أَظْلَمُ ۱۱۵۷ حٰمٓ السجدة

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴿۱۳﴾ إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۱۴﴾ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۱۵﴾

پس کامل ساخت آن هفت آسمان را به اندازه دو روز و وحی فرستاد در هر آسمان برای کار آن و زینت دادیم آسمان نزدیک را به چراغها و نگهداشتیم آنرا این است تقدیر اللّه تعالٰی غالب دانا ﴿۱۲﴾
پس اگر ایشان روی گردانند پس برای ایشان بگو میترسانم شما را از عذاب مانند عذاب عاد و ثمود ﴿۱۳﴾
وقتیکه آمدند به ایشان رسولان پیش از ایشان و پس از ایشان که پرستش مکنید بغیر اللّه تعالٰی را گفتند اگر میخواست پروردگار ما البته فرو میفرستاد ملائیک را پس هرآئينه ما به آنچه فرستاده شدید منکرانیم ﴿۱۴﴾
هر چه عادیان بودند تکبر کردند در ملک بناحق و گفتند کیست سخت تر از ما در قوت آیا ایشان نمی بینند که اللّه تعالٰی ایکه بیافرید ایشان را اوست سخت تر از ایشان در قوت و بودند ایشان از آیات ما انکار میکردند ﴿۱۵﴾

[۱۲] این نیز دلیل عقلی است مشتمل بر چهار تصرفات الهیه است (وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا) مراد این است که در هر آسمان ملائیک است برای آنها احکام مناسب آنها را فرستاد یا اوحیٰ به معنی انفذ است می چلانیم در آسمان انتظام مناسب آنرا -
[۱۳] بعد از دلایل تخویف دنیوی برای اعراض کنندگان است به ذکر دو نمونه اقوام پیشین که عاد و ثمود اند (فَإِنْ أَعْرَضُوا) مراد از أَعْرَضُوا دوام اعراض است یعنی اگر بر اعراض کردن همیشگی کردند و توبه نکردند، و ذکر عاد و ثمود اشاره است که قوت جسمانی کسی و قوت هنرمندی کسی را از عذاب اللّه تعالٰی نجات داده نمی تواند (صَاعِقَةً) یعنی عذاب سخت که از آن فریادها پیدا می شوند و انسانان ها را بیهوش میکنند یا میمیرانند -
[۱۴] این ذکر سبب عذاب بر این هردو قوم است (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ) معلوم شد که همه رسولان در مسئله توحید فی العبادت متفق بودند (قَالُوا) این انکار ایشان را ذکر میکند و همین سبب عذاب است و حاصل انکار ایشان این است که ما رسول را بشر قبول نداریم اگر ملائیک رسولان میبود ما قبول می کردیم - (بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ) اشاره است که اصل انکار ایشان از مسئله توحید بود که به آن رسولان فرستاده شده بودند -
[۱۵] بعد از ذکر انکار مشترک طریقه کفر و عذاب هر قوم را جدا جدا ذکر میکند - مرض عادیان استکبار بود و سبب استکبار بزرگ بودن جسم ایشان بود پس مراد از استکبار این است که ایشان به سخن هود علیه السلام گوش نمی نهادند و به او توجه نمیکردند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>