إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۱۷۰ الشورىٰ
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۴﴾ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵﴾ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶﴾ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿۷﴾
خاص در تصرف اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است و اوست بلند دارای شان بزرگ ﴿۴﴾
نزدیک است که آسمانها پاره شوند از طرف بالا و ملائک تسبیح میگویند با حمد پروردگار خود و آمرزش میخواهند برای آنهای که در زمین اند اگاه باشید هرآئينه اللّه تعالٰی اوست آمرزگار رحم کننده ﴿۵﴾
و آنهای که گرفتند بجز اللّه تعالٰی مددگاران را اللّه تعالٰی نگهبان ایشان است و تو نیستی بر ایشان ذمه وار ﴿۶﴾
و چنین وحی کردیم بسوی تو قرآن زبان عربی است تا بترسانی اصل قریه هارا و گراد گرد از آن و بترسانی مردمان را از روز جمع شدن که نیست هیچ شبهه در آن یک گروه در جنت باشند و گروهی دیگری در آتش افروخته شده ﴿۷﴾
[۴] در این آیت اثبات تصرف و ولایت برای اللّه تعالٰی است و رد بر شرک فی التصرف است و این خلاصه آن وحی است آنکه در آیت پیش ذکر شد پس حاصل همه وحی توحید است -
[۵] در این آیت قباحت شرک را ذکر میکند که آن سبب خرابی عالم است و عظمت شان توحید که آن سبب امن دنیا است (وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ) این جواب سوال است که وقتیکه سبب انفطار موجود است پس چرا انفطار واقع نشده است حاصل جواب این است که مانع از این تسبیح و حمد و استغفار است یعنی ذکر اللّه تعالٰی با توحید (لِمَنْ فِي الْأَرْضِ) مراد از این صرف مومنان اند مانند که در سوره مؤمن (۷) گذشته است -
[۶] در این آیت زجر برشرک فی الولایة است و تسلیت برای رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم است که اللّه تعالٰی از حالات ایشان خبر است اگر توفیق توبه میدهد لیکن بر تو هیچ ذمه واری نیست (أَوْلِيَاءَ) مراد از این صاحب اختیار و متصرف نفع و ضرر است و همچنین دانستن صاحب اختیار احکام شرعیه -
[۷] این نیز تسلیت است که تو وکیل نیستی لیکن انذار کننده هستی با وحی و در این صدق قرآن است که در این احکام شرعیه است برای اولیاء دیگری ضرورتی نیست (وَمَنْ حَوْلَهَا) مراد از آن همه دنیا است این دلیل است که نبی آخرین برای همه دنیا پیغمبر است بعد از او ضرورتی برای ساختن پیغمبر دیگری نیست -