إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۱۷۱ الشورىٰ

وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۸﴾ أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۹﴾ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾

و اگر خواسته بودی اللّه تعالٰی میگردانید ایشان را یک گروه لیکن داخل میگرداند هر که را خواهد در رحمت خود و مردمان ظالمان نیست ایشان را هیچ کسی نجات دهنده و نه مددگاری ﴿۸﴾
آیا گرفته اند بجز اللّه تعالٰی مددگاران پس اللّه تعالٰی خاص همان است مددگار و اوست که زنده میکند مردگان را و اوست بر هر چیز صاحب قدرت ﴿۹﴾
و آنچه اختلاف میکنید در آن هر چه باشد پس فیصله آنرا (بر گردانید) بسوی اللّه تعالٰی این ذات اللّه تعالٰی است پروردگار من بر او سپردم خود را و خاص بسوی او بر میگردم ﴿۱۰﴾

[۸] این جواب سوال است که وقتیکه قرآن هدایت کامل است و نبی صل اللّه وعلیه وسلم انذار کننده کامل است پس این مردمان همه چرا ایمان نمی آورند حاصل جواب این است که اختیار هدایت در نزد اللّه تعالٰی است -
[۹] این نیز زجر بر شرک فی الولایة در جمله اول است و حصر ولایت برای اللّه تعالٰی در جمله دوم است (وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى) این دلیل پیش است یعنی تصرف عجیبه بزرگ که بعث بعدالموت است و قدرت بر هر چیز این صفت اللّه تعالٰی است این صفات در اولیاء ایشان نیست پس با اللّه تعالٰی شریک شده نمی توانند -
[۱۰] در این رد بر شرک فی التحکیم است و عطف به رد شرک فی الولایة است که در آیت پیش بود و این جواب شبهه دوم است آن است که منکرین میگویند که تو این مسئله های توحید را میکنی اینها مخالف از کتاب های ما اند در کتاب های ما برای جواز شرک بسیار جزئیات است - این اعتراض را یهود و نصارا بر نبی صل اللّه وعلیه وسلم میکردند و به مشرکین عرب می آموختند و حالا هم مردم باطل پرست این اعتراض را میکنند حاصل جواب این است که فیصله همه اختلافات را به کتاب اللّه تعالٰی و به سنت رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم میکنیم - در آیت اشاره به رد بر تقلید باطل است یعنی اگر کسی سخن یک شخص یا یک کتاب را به کتاب اللّه تعالٰی و به سنت رسول پیش نمی کند و بدون کدام دلیل قبول میکند و چون دلیل برایش اشکار شود باز هم آن سخن را ترک نمی کند پس این تقلید باطل است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>