إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۱۷۷ الشورىٰ
وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۲۶﴾ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷﴾ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۸﴾ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿۲۹﴾
و قبول میکند اللّه تعالٰی (اعمال و دعا) آنهای را که ایمان آوردند و اعمال کردند موافق سنت و زیاده میدهد ایشانرا از فضل خود و کافران راست عذاب سخت ﴿۲۶﴾
و اگر فراخ کردی اللّه تعالٰی رزق را بر بندگان خود البته سرکشی میکردند در ملک لیکن می فرستد به اندازه آنقدر که خواهد هرآئینه اللّه تعالٰی بر بندگان خود آگاه بیناست ﴿۲۷﴾
و اوست اللّه تعالٰی آن ذاتیکه که می بارد باران را بعد از نا آمید شدن مردمان و پراگنده میسازد رحمت خود را و اوست صاحب اختیار ستوده ﴿۲۸﴾
و بعضی از دلایل توحید آفریدن آسمانها و زمین است و آنچه پراگنده ساخته در این هر دو از جنبندگان و اللّه تعالٰی بر جمع کردن ایشان وقتیکه خواهد قادر است ﴿۲۹﴾
[۲۶] این اکرام دیگر و بشارت مومنان را ذکر میکند (وَيَسْتَجِيبُ) این عام است قبول کردن دعاها و قبول کردن عبادات و سفارش برای برادران دیگر همه شامل است و برای تاکید بیشتر یستجیب را متعدی بالذات گردانید -
[۲۷] این جواب سوال است چون اللّه تعالٰی دعا بندگان خود را قبول میکند وقتیکه ایشان فراخی مال میخواهند چرا نمی دهد حاصل جواب این است که فراخی رزق سبب طغیان است پس این دعا برای ایشان سبب خیر نیست از این سبب قبول نمی کند - (سوال) بسیار انبیاء ، صحابه کرام ، اولیا است که رزق ایشان فراخ بود لیکن بغی نکرده اند؟ (جواب) مراد اول این است که فراخی برای همه یکسان فراخی است یعنی اگر همه بندگان ثروتمند شوند پس برای یک دیگری حاجت ایشان پیدا نشود پس دهریان شوند - نظام عالم خراب شود عبادت مالیه از دنیا ختم شود از این سبب اللّه تعالٰی بعضی را ثروتمند کرد و بعضی را فقیران - جواب دوم این است که مراد از آن بعضی مومنان خاص مراد اند که اللّه تعالٰی از حال ایشان اگاه است که اگر برای ایشان ثروت بدهد پس گناهان و فساد را آغاز خواهند کرد یا بیشتر خواهند خواست و به دنیا سیر نخواهند شد -
[۲۸] این دلیل عقلی بر توحید است -
[۲۹] این دلیل عقلی دیگر بر رد شرک فی الولایة است و این دلیل مشتمل بر بسیار دلایل است از سببی که علوی و سفلی و نظام وسطی را در آن ذکر کرده است و با توحید اثبات قیامت را کرده است (مِنْ دَابَّةٍ) (سوال) دَابَّةٍ آن را میگویند که در زمین میگردد و آنها در عرف چهارپابان اند بلکه به اسپان گفته میشوند پس بر ملائک چگونه اطلاق آن صحیح شده می تواند؟ جواب اول این است که مراد از دابة هر ذی روح حرکت کننده است پس به ملائک نیز گفته میشود - جواب دوم این است که مراد از فیهما یکی است یعنی زمین و ضمیر تثنیه گاهی برای یکی استعمال میگردد - مانند یخرج منهما اللؤلؤ والمرجان لیکن این در آن چیز ذکر میشود که از دو چیز یک چیز پیدا شده باشد - پس در پیدا کردن دابة اسباب آسمانی و زمینی شرکت هر دو است مانند که در پیدا کردن لؤلؤمرجان اختلاط هر دو قسم آب است - جواب سوم این است که در یک حدیث بر بعضی ملائک آسمانی اطلاق اوعال (گوسفندان صحرائی) شده است که از زانو تا اشتالنگ شان آنقدر فاصله است مانند میان آسمان و زمین -