إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۱۸۰ الشورىٰ
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾ وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾ وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۴﴾
و آنهای که وقتیکه برسد به ایشان تعدی از کسی ایشان انتقام میگیرند ﴿۳۹﴾
و عوض بدی بدی است مانند آن پس کسیکه عفو کند و عمل نیک کند پس ثواب او بر اللّه تعالٰی است هرآئینه اللّّه تعالٰی دوست نمیدارد ظالمان را ﴿۴۰﴾
و هرآئینه کسی که انتقام گرفت بعد از ظلم شدن بر او پس این کسان نیست بر ایشان هیچ ملامتی ﴿۴۱﴾
جز این نیست که ملامتی بر آنهای است که ظلم میکنند بر مردمان و تمرد میکنند در ملک به ناحق این مردمان ایشان راست عذاب دردناک ﴿۴۲﴾
و البته هرکه صبر کرد و درگذرد هرآئینه این از کارهای فرض شده است ﴿۴۳﴾
و هرکرا گمراه کند اللّه تعالٰی پس نیست او را هیچ نجات دهنده پس از گمراه کردن و می بینی ظالمان را چون ببینند عذاب را گویند آیا هست بسوی بازگشتن راهی ﴿۴۴﴾
[۳۹] در این صفت نهم ذکر است (سوال) در بین صفت چهارم و این صفت منافات است (جواب اول) این است که جنایت کنندگان دو نوع اند اولی آنهای اند که بر جنایت کردن خود نادم (پشیمان) اند برای او درگذر کردن در کار است و دوم آنهای اند که بر جنایت ثابت اند و ظلم را ترک نمی کنند از او انتقام گرفتن است - جواب دوم این است که اول در باره غضب کردن در هنگام دعوت است یعنی در هنگام دعوت و تبلیغ اگر کسی از حد تجاوز کند و دشنام دهد و داعی خشمگین شود لیکن مغفرت میکند و دوم در باره امور دنیوی است -
[۴۰] در این طریقه انتصار و شرط عوض گرفتن را ذکر میکند که یکسان بودن است و باز ترغیب ذکر کرده است به وصف اعلی که عفو کردن است -
[۴۲،۴۱] در این دفع وهم است چون یک مظلوم عوض را از ظالم بگیرد پس بعضی مردم نادان این مظلوم را ملامت میسازند در این آیت رد بر ایشان است و این عوض گرفتن عام است اگر در بدن باشد یا در مال یا در عزت باشد -
[۴۳] (عَزْمِ الْأُمُورِ) آن کارهای که در شرع به طریقه عزیمت مطلوب است اگرذچه در مقابل عمل کردن به رخصت جایز است -
[۴۴] در این تخویف اخروی است برای آنهای که از صفات پیش محروم اند -