إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۲۰۵ الدخان
وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ ﴿۱۷﴾ أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴿۱۸﴾ وَأَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۹﴾ وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ ﴿۲۰﴾ وَإِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ ﴿۲۱﴾ فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ ﴿۲۲﴾ فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿۲۳﴾ وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ ﴿۲۴﴾
و هرآئينه ما ازمایش کرده بودیم پیش از ایشان قوم فرعون را و آمده به ایشان رسول باعزت ﴿۱۷﴾
(گفته بود) که بدهید به من بندگان اللّه تعالٰی را هرآئينه من برای شما رسول امانت دارم ﴿۱۸﴾
و تکبر مکنید بر اللّه تعالٰی هرآئينه من آورده ام بشما دلیل اشکار را ﴿۱۹﴾
و هرآئينه من پناه میخواهم به پروردگار خود و پروردگار شما از اینکه سنگسار کنید مرا ﴿۲۰﴾
و اگر قبول نمی کنید سخن مرا پس یکسو شوید از من ﴿۲۱﴾
پس دعا خواست از پروردگار خود که هرآئينه این مردمان قوم اند مجرمان ﴿۲۲﴾
پس تو ببر بندگان مرا در شب هرآئينه به عقب شما رفتن میشود ﴿۲۳﴾
و بگذار دریا را ایستاده هرآئينه ایشان لشکر غرق شدگانند ﴿۲۴﴾
[۱۷] این مثال تخویف دنیوی به واقعه اهلاک فرعون است - اشاره است چنانچه فرعونیان در هنگام عذاب با موسیٰ علیه السلام عهد ایمان کرده بودند به این شرط که از ما عذاب را دور کن چنانچه در سوره زخرف ذکر شد لیکن باز آن عهود را شکستاندند پس اللّه تعالٰی بالای ایشان عذاب بزرگ غرق شدن را آورد همچنین حال مشرکان مکه است (وَلَقَدْ فَتَنَّا) مراد از فتنه امتحان کردن است به فرستادن رسول و با امربالطاعة یا مراد از فتنه عذاب است (كَرِيمٌ) این در مقابله قول فرعون است (مهین) که در سوره زخرف گذشت یعنی اللّه تعالٰی کرامت و عزت و شرافت داده بود -
[۱۸] دو توجیه آن است توجیه اول این است مراد از ادا اطاعت و پیروی کردن است - معنی دوم أَدُّوا، یعنی آزاد کنید با من بنی اسرائيل را و این هر دو مقصد در کلام او در سوره اعراف (۱۰۵،۱۰۴) موجود است -
[۱۹] پیش امر بالمعروف ذکر شد و این نهی عن المنکر است و علو شامل تکبر کردن از طاعت است و افترآء و بغاوت کردن و چون در اخلاق پادشاهان غرور و تکبر میباشد از این سبب در دعوت دادن برای ایشان نهی از علو ذکر میگردد -
[۲۰] چون فرعون اراده قتل او را کرده بود مانند که در سوره غافر (۲۶) ذکر است پس موسیٰ علیه السلام برای حفاظت از آن تعوذ را ذکر کرد مانند که در سوره غافر (۲۷) است -
[۲۱] (فَاعْتَزِلُونِ) مراد این است که یکسو شوید از من از تکلیف دادن من یا مراد این است جدا شوید از من یعنی قوم من بنی اسرائیل را برای من جدا کنید -
[۲۲] او دعا شر کرد و تفصیل آن دعا در سوره یونس (۸۸) گذشته است و سبب این دعا این است (أَنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ) جرم به گناهان اشکار و فسق و فجور و ظلم گفته میشود -
[۲۳] این استجابت دعا است و برای نجات سیر فی الیل ذریعه بهتر است یکی از این سبب که فاسقان فاجران در آنوقت غافل و در خواب میباشند دوم در رفتار شب خیر و برکت میباشد سوم نجات یافتن از راه گرمی است -
[۲۴] در این اشاره به ذریعه نجات بنی اسرائيل و به طریقه عذاب فرعونیان است - و اختصار در عبارت است یعنی برایش امر کرد که دریا را به عصا بزن پس در آن دوازده راه فراخ فراخ ساخته شد و آب ها در جاهای خود ایستاده شدند - چون بنی اسرائيل از آن گذشتند پس موسیٰ علیه السلام اراده کرد که این دریا خودش روان شود تا فرعونیان به تعقیب ما نیایند پس اللّه تعالٰی حکم کرد واترک البحر -