إِلَيْهِ يُرَدُّ ۱۲۱۸ الجاثية
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۳۰﴾ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ ﴿۳۱﴾ وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ ﴿۳۲﴾ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۳﴾
پس آنهای که ایمان آوردند و کردند اعمال موافق سنت پس داخل کند ایشان را پروردگار ایشان در رحمت خاص خود این است کامیابی اشکارا ﴿۳۰﴾
و اما آنهای که کفر کردند (گفته میشود) آیا نبودید شما که آیات های من خوانده میشد بر شما پس تکبر میکردید شما و بودید شما قوم مجرم ﴿۳۱﴾
و چون گفته میشد که به تحقیق وعده اللّه تعالٰی حق است و قیامت هیچ شک نیست در آن میگفتید نمیدانیم چیست قیامت گمان نمی کنیم مگر گمان ناچیز و نیستیم ما یقین کنندگان ﴿۳۲﴾
و اشکار شود ایشان را بدیهای (عقوبت) اعمال ایشان و احاطه کند ایشان را آنچه بر آن استهزاء میکردند ﴿۳۳﴾
[۳۱،۳۰] در آیت اول بشارت است و مراد از رحمت جنت است چون خسران مبطلین را ذکر کرده بود پس در مقابله آن فوز مبین مؤمنان را ذکر کرد و در آیت دوم تخویف است و ذکر اسباب عذاب است -
[۳۲] این سبب سوم عذاب است یعنی انکار کردن از بعث بعدالموت (قُلْتُمْ مَا نَدْرِي) این اقرار به جهل بزرگ خود است از سببی که نفی در آیت در آنجا استعمال میگردد که برای حاصل کردن علم هیچ ذریعه نباشد (إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا) یعنی الَّاظَنَّا حَقِیْرًا او قَلِیْلًا (مگر گمان حقیر و اندک) - توجیه دوم این است (نیستیم ما ولی گمان میکنیم گمان) -
فایده: منکرین قیامت دو گروه بودند یک گروه آن بود که ایشان از قیامت صریح انکار میکردند ذکر آنها در (۲۴) گذشت و گروه دوم آن بود که وقتیکه دلایل بعث بعدالموت را شنیدند در شک افتیدند در این آیت این مردمان مراد است -
[۳۳] این نیز در تخویف داخل است (يَسْتَهْزِئُونَ) معلوم شد که ایشان میگفتند ان نظن اِلَّا ظنا، این بطور شک نبود بلکه به طریقه استهزاء بود از این سبب بسیار بد از منکرین عام اند -