حم ۱۲۳۵ محمَّد
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ ﴿۱۳﴾ أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ﴿۱۴﴾ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ﴿۱۵﴾
و بسی از قریه ها است که آن قوی است در قوت از قریه تو آنکه بیرون کرد ترا هلاک ساختیم ایشان را پس نبود مددگار برای ایشان ﴿۱۳﴾
آیا آنکه باشد بر دلیل اشکار از طرف پروردگار مانند کسی است که زینت داده شده برای او عمل بد او و پیروی کرده خواهش های خود را ﴿۱۴﴾
صفت جنتی که وعده شده با متقیان (این است) در آن جویها است از آب که گنده نمیشود و جویها از شیر که تغیر نمیکند مزهٔ او و جویها از شراب که مزه میدهد آشامندگان را و جویهاست از شهد صاف کرده شده وایشان راست در آن از هرنوع میوه ها و آمرزش است از طرف پروردگار ایشان (آیا این نوع شخص) مانند آنست که همیشه باشد در آتش و نوشانیده میشود بر ایشان آب جوش خورده پس پاره پاره کند روده های ایشان را ﴿۱۵﴾
[۱۳] این تسلیت به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است و تخویف دنیوی به منکرین است -
[۱۴] در این اسباب تسلیت و تخویف را (که پیش ذکر شد) ذکر میکند و تقابل فریقین است که یک حال مومنان را ذکر میکند و دو حالات کافران را ذکر میکند (عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ) اشاره است که مومنان از تقلید مذموم (تقلید جامد) دور باشند بلکه بر دلیل روان اند (كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ) یعنی شرک و بدعات برایش ثواب اشکار میگردد (وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ) یعنی برای عمل کردن دلیل وحی ندارند و خواهش (هویٰ) که دلیل نیست -
[۱۵] پیش از آیت بشارت با جنت ذکر بود و حالا تفصیل او را بیان میکند و تقابل فریقین در جزاء است (فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ) این صرف تفصیل انواع مشروبات را ذکر میکند چون اول محبوب در مشروبات آب است لذا آن را اول ذکر کرده است (غَيْرِ آسِنٍ) به خلاف آب دنیا که بعضی اوقات مزهٔ آن از اصلی تغیر میباشد و گاهی با عارض تبدیل میشود مانند که در یک جاه بسیار ایستاد بماند یا طبقه سبزی در آن پیدا شود (وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ) بعد از آب بسیار نزدیک به هر طبیعت شیر نوشیدن است پس ذکر دوم شیر را کرد (لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ) به خلاف شیر دنیا وقتیکه از پستان بیرون شود مزهٔ آن خراب میباشد یا مدتی بر آن بگذرد مزهٔ آن خراب میشود (وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ) چون طبیعت های عام عصاره کشیده شده از میوه و غله را میخواهد که از آن صورت خمر (شراب) ساخته میشود پس سوم ذکر آنرا کرد (لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ) یعنی رنگ و مزهٔ آن و عاقبت آن چنین نمیباشد که آشامنده از آن نفرت کند و در آن لذت ذاتی میباشد برخلاف از خمر دنیا که مزه و رنگ آن و عاقبت کریه (ناگوار) میباشد لیکن به چیزهای خارجی در آن لذت عارضی را بوجود می آورند (وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ) چون طبیعت های عام شیرین بودن مشروبات را میخواهند و شیرینی چیزهای شیرین عام عارضی است از این سبب اکثر اوقات آنها مضر نیز شده میتوانند و شیرینی عسل اصلی ذاتی است و او شفا و علاج است دیگر اینکه عسل عصاره کشیده شده بوته ها و گل های مختلف میباشد پس مناسبت آن به خمرو است (وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ) پیش مشروبات ذکر شد و این ذکر اجمالی مطعومات است (وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ) اشاره است که گاهی در دنیا در دل میزبان (اهل خانه) از مهمان اندوهگین میباشد لیکن در جنت اللّه تعالٰی از همه راضی میباشد از این سبب گناهان ایشان را بخشیده است (وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا) این در مقابله مشروبات جنت است این چنان آبی است که روی خود را نزدیک کنند پس روی آن بریان میگردد و پوست روی آن در ظرف آب میافتد مانند که در سوره کهف (۲۹) گذشته است باز داخل روده های او را پاره پاره میکند و در حدیث وارد است که این پاره ها از زیر آنها بیرون میشود (اللّهم اجرنا من النار) -