حم ۱۲۵۰ الفتح

وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۲۲﴾ سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾ وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۲۴﴾ هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۲۵﴾

و اگر جنگ کنند با شما کافران البته میگردانند پشت ها را باز نمی یابند ایشان هیچ دوست و نه مددگار ﴿۲۲﴾
مانند طریقه اللّه تعالٰی آن که گذشته است قبل و هر گز نیابی طریقه اللّه تعالٰی را تبدیل شدن ﴿۲۳﴾
و خاص اللّه تعالٰی اوست آن ذاتی که باز داشت دست های آنها را از شما و دست های شما را از ایشان در میان مکه بعد از آنکه طاقت داد شما را بر ایشان و هست اللّه تعالٰی به عمل های شما بینا ﴿۲۴﴾
این آن مردمان اند که کفر کردند و منع کرد شما را از مسجد حرام و هدایا را که باز داشته شده اند از رسیدند بجای ذبح کردن و اگر نبودی مردان مومن و زنان مومنه که شما نمی شناسید ایشان را اینکه پایمال کنید ایشان را پس برسد شما را از سبب ایشان نقصان بدون علم تا داخل کند اللّه تعالٰی در رحمت خود هرکرا خواهد اگر ایشان دور شدند البته عذاب دهیم کافران را از ایشان عذاب دردناک ﴿۲۵﴾

[۲۳،۲۲] این نیز داخل در بشارت است یعنی کافران با شما قتال کرده نمی توانند از سببی که اللّه تعالٰی با شما مدد میکند (سُنَّةَ اللَّهِ) مراد از آن امداد اللّه تعالٰی به همراه انیباء علیهم السلام گذشته است در مقابله کافران که اللّه تعالٰی بایشان امداد کرده بود و کافران را مغلوب و هلاک کرده بود -
[۲۴] این نیز ذکر انعام اللّه تعالٰی بر مومنان است و همچنبن تائيد آیت پیش است یعنی در وقت قتال پشت میگردانند از سبب امداد اللّه تعالٰی با شما مانند که در این واقعه خاصه اللّه تعالٰی مدد شما را کرده است (وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ) در روایت ترمذی آمده است که هشتاد کسان از کافران از جانب جبل تنعیم در وقت نماز صبح پائين شدند و قصد کرده بودند که نبی صل اللّه وعلیه وسلم را قتل کنند صحابه کرام ایشان را گرفتار کردند لیکن رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم باز ایشان را آزاد کرد - بنابر این واقعه مراد از بطن مکه حدیبیه است از این سبب که قسمتی از حصه حدیبیه در مکه یعنی در (حرم) داخل است -
[۲۵] در این آیت بالخصوص حال اهل مکه را ذکر میکند و دفع وهم میکند اگر کسی بگوید که صلح حدیبیه چرا کرده شد بلکه اللّه تعالٰی باید با مومنان امداد میکرد و بر اهل مکه حمله میکردند و قتال باید میشد؟ حاصل جواب این است که بلی سبب قتال موجود بود آن کفر ایشان و منع کردن مومنان و هدایا را از مسجد حرام که این آخرین هر دو در دین مشرکان نیز ناروا بود - لیکن مانع از قتال موجود بود او وجود مومنان ضعیف در مکه بود و وجود آن کسانی که اللّه تعالٰی برای آنها ایمان آوردن را مقرر کرده بود یعنی اگر در مکه در این وقت قتال میشد پس این مومنان در غلطی و سهو قتل کرده میشدند (أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ) اینجا مراد از محل مکان نحر و ذبح کردن هدایا است و آن حرم شریف است - (وَلَوْلَا رِجَالٌ) این ذکر مانع قتال است و مراد از این کسان آن مومنان اند که به سبب عذر یا به خبر کافران از هجرت کردن مانده بودند (مَعَرَّةٌ) در لسان العرب گفته است که معرَّه به جای خارش گفته میشود و همچنین گناه و سختی، اذی (مصیبت) و به جنایت و تاوان نیز گفته میشود - پس اینجا معنی این شد که اگر شما مومنان را در بی علمی قتل میکردید پس لازم میشد بر شما نام بد زدن از جانب کافران و دیت های مقتولین از سببی که یک مومن در دار حرب باشد و هجرت نکرده باشد و علم ایمان او به قاتل نباشد و قتل کرده شود به این کفاره لازم میگردد مانند که در سوره نساء (۹۲) گذشته است (لَوْ تَزَيَّلُوا) یعنی اگر این مومنان از کافران جدا شوند پس بر این کافران ضرور عذاب می آید از قتاده روایت است که این آیت دلیل است که از سبب مومنان اللّه تعالٰی عذاب را از کافران دفع میکند و این نوع بسیار مسائل را قرطبی در اینجا ذکر کرده است آنرا ببینید -