حم ۱۲۵۵ الحجرات

وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ﴿۷﴾

و اگر ایشان صبر میکردند تا وقتیکه بیرون می آمدی بسوی ایشان ضرور سخن بهتر است برای ایشان و اللّه تعالٰی آمرزنده رحم کننده است ﴿۵﴾
ائ مردم اگر بیارد پیش شما گنهگار یک خبر پس تحقیق کنید (نشود) که برسانید (تکلیف) قومی را به نادانی پس بگردید بر کردهٔ خود پشیمان ﴿۶﴾
و بدانید هرآئينه در بین شما رسول اللّه تعالٰی است پس اگر تابع شود شما را در بسیاری از کار ها البته در مشقت می افتید و لیکن اللّه تعالٰی محبوب گردانید برای شما ایمان را و آراسته کرد آنرا در دلهای شما و بد نشان داده برای شما کفر را و گناه کردن و نافرمانی کردن را این کسان خاص ایشان کامیاب اند ﴿۷﴾

[۵] این بیان ادب برای مردمان جاهل است و مراد از صبر انتظار کردن است (لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ) اشاره است که ادب بزرگان (ادب شرعی) سبب خیر و برکت و سبب مغفرت و رحمت است -
[۶] در این ادب سوم است یعنی با اداب پیش اتحاد بوجود می آید لیکن بعضی مردم این اتحاد را ویران میکنند که آنها فاسق دروغگو سخن چین میباشند پس از سخن های بی تحقیق ایشان خود را نگهداشتن ضروری است - (فَاسِقٌ) مراد از این آن کسی است که ارتکاب گناه کبیره شده باشد و توبه صحیح نکرده باشد و مسلمان باشد دروغ گفتن ، سخن چینی ، در میان مومنان فساد بوجود آوردن این همه در آن داخل است - مفسر خازن گفته است که این آیت عام است نازل شده است برای بیان تثبت و اعتماد نکردن بر سخن فاسق و خطیب شربینی نیز گفته است که نزول آیت در باره ولید رضی اللّه عنه است ولی برای او فاسق گفتن این قول ضعیف است - وجه این است که این روایت را که ابن کثیر و مفسرین دیگر به سند نقل کرده است لیکن سند آن متصل نیست و در البدایه گفته است که اللّه تعالٰی بر صحت آن عالم است ص(۲۹۴) ج(۸) ابن عربی در العواصم و القواسم و در تعلیق آن بر این رد کرده است (أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا) این نقصان قبول کردن سخن فاسق را ذکر میکند بغیر از تبیین (بِجَهَالَةٍ) مراد از آن نادانی از حقیقت حال است یا اشاره است که بدون تحقیق عمل کردن بر سخن این فاسق جهالت است -
[۷] در این اشاره به طریقه تحقیق خبر فاسق است و همچنین تحذیر برای فاسق از گفتن سخن دروغ است یعنی خبر فاسق به نبی صل اللّه وعلیه وسلم پیش میشود در زندگی او و به سنت او پبش میشود بعد از مرگ او به این طریقه دروغ و راست آن فاسق معلوم میگردد (فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ) وصف را ذکر کرد نام (محمد) را ذکر نکرده است اشاره است که ذات او حاظر و ناظر نیست نه در زندگانی او و نه پس از مرگ او لیکن صفت رسالت (که قرآن و سنت است) او در شما باقی است (وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ) از پیش وهم پیدا شد که آیا صحابه کرام این اراده را کرده اند که دروغ بگویند و پیغمبر را در آن تابع خود بگردانند این وهم را نیز دور میکند که شان صحابه کرام از آن بلند است و لفظ لَوْ يُطِيعُكُمْ، بر این دلیل است از سببی که لَوْ برای انتفاع و منع می آید یعنی چنین نشده است فرق این است که محبت امر باطنی است پس مراد از ایمان عقیده صحیحه توحید است و تزیین امر ظاهری است پس مراد از ضمیر زَيَّنَهُ، اعمال ایمان است (وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ) این اشاره است که محبت ایشان با ایمان انقدر زیاده است که مقابل آن برای ایشان بد معلوم میگردد الکفر مقابل ایمان است و (الْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ) این مقابل به زَيَّنَهُ، است از سببی که در آن اشاره به اعمال صالحه است - و یک فرق هر سه آنها این است که کفر انکار کردن است از اطاعت اللّه تعالٰی و رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم و الفسوق گناه کبیره است و العصیان گناه صغیره است -
فایده: در لفظ حَبَّبَ و كَرَّهَ که ضمیر فاعل آن به اللّه تعالٰی راجع است اشاره است که همه کارهای خیر وشر را اللّه تعالٰی آفریده است واین رد بر قدریه معتزله است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>