حم ۱۲۶۷ ق

وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾ أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۲۴﴾ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿۲۵﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿۲۶﴾ قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۲۷﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ ﴿۲۸﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۲۹﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ﴿۳۰﴾

و گوید رفیق او این است آنچه نزد من تیار است ﴿۲۳﴾
(گفته میشود) بیفگنید در جهنم کفر کننده عنادی را ﴿۲۴﴾
منع کنندهٔ از خیر درگذرنده از حد شک کننده ﴿۲۵﴾
آنکه میپندارد با اللّه تعالٰی قابل پرستش دیگری را بیندازید او را در عذاب سخت ﴿۲۶﴾
گوید رفیقش ائ پروردگار ما من گمراه نکردم او را لیکن او بود در گمراهی دور ﴿۲۷﴾
گوید اللّه تعالٰی مجادله مکنید در پیش من حال آنکه پیش از این خبر داده بودم شما را از عذاب ﴿۲۸﴾
تغیر داده نشود سخن نزد من و نیستم من ظلم کننده بر بندگان ﴿۲۹﴾
روزی که گوئیم جهنم را آیا پرشدی و او گوید آیا از این زیاده هست ﴿۳۰﴾

[۲۳] در این آیت یک حالت را ذکر میکند که آن شهادت قرین است و در نزد اکثر مفسرین مراد از این ملائک مقرر (کراماً کاتبین) اند که آنها عملنامه هر یکی را تیار حاضر کرده میباشند - و به قول بعضی مفسرین مراد از قرین شیطان است -
[۲۶،۲۵،۲۴] در این آیت دو حالات را ذکر کرده است (۱) القاء در جهنم (۲) القاء در عذاب سخت و شش صفات قبیحه جهنمی را ذکر کرده است (أَلْقِيَا) صیغه تنبیه را ذکر کرده است دو ملائک است سایق و شهید به آنها خطاب است که یکی از سر و دیگر از پاها میگیرد مانند در سوره رحمان (۴۱) است - (عَنِيدٍ) یا باکفر عناد یکجا شده است پس عناد کردن بسیار گناهان را متضمن است مانند انکار ، حسد ، تکبر ، اذراء حق، وذاهل حق را (حقیر شمردن) و غیرت بر باطل (مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ) اشاره است که این شخص صفات ضال و مضل هر دو را دارد (لِلْخَيْرِ) توحید، سنت، قرآن، انفاق مال فی سبیل اللّه تعالٰی و به همه حقوق واجبه شامل است در (مُعْتَدٍ) اشاره است حقوق العباد را به ظلم کردن نیز ضایع میکند -
[۲۷] در این آیت دو حالت را ذکر میکند (۱) انکار قرین از گمراه کردن (۲) و گمراهی این انسان اینجا مراد از قرین شیطان است -
[۲۸] در این نیز یک حال را ذکر میکند معلوم شد که پیش میان گمراهان و شیطانان جنی و انسی بر یکدیگر دعوی کردن بود پس اللّه تعالٰی ایشان را منع میکند به این قول (لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ) یعنی به واسطه رسولان و داعیان حق خبرهای عذاب را ما فرستاده بودیم پس هیج عذر شما باقی نمانده است بلکه بر شما حجت قایم کرده شده -
[۲۹] در این آیت نیز دو حالت را ذکر کرده است (وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ) یعنی فایده اختصام شما نیست از سببی که در دربار ما ظلم کردن نیست و اختصام برای این مقصد میباشد که حاکم به عدل فیصله کند و اللّه تعالٰی هر وقت عدل کننده است -
[۳۰] در این آیت نیز دو حالت تخویف اخروی را ذکر کرده است (۱) پرشدن جهنم (۲) طلب زیاده (هَلِ امْتَلَأْتِ) در این خبر دادن به جنهمیان از وسعت جهنم است که کسی این گمان نکند که این همه مردم در جهنم چگونه جاه خواهند شد؟ اکثر مفسرین گفته اند که این استفهام طلبی است یعنی طلب مردم بیشتر را میکند اشاره است که پر نشده است این اعتراض شده میتواند که وعده اللّه تعالٰی پوره نشد برای جواب به آن حدیث اشاره است که جهنم میگوید هل من مزید رب العزت قدم خود را در او خواهد نهاد پس بعضی اجزا به بعضی پیوست شوند و خواهد گفت بَس بَس بر عزت و کرم تو قسم است - (وقدم به معنی ظاهری برای اللّه تعالٰی ثابت است و کیفیت آن به اللّه تعالٰی معلوم است تشبیه و تمثیل و تاویل کردن آن جایز نیست و این مذهب سلف صالحین است) -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>