حم ۱۲۷۱ ق
وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾ إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ ﴿۴۳﴾ يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ ﴿۴۴﴾ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ ﴿۴۵﴾
و گوش نِه روزیکه آواز دهد آواز دهنده از جای نزدیک ﴿۴۱﴾
روزیکه ایشان میشنوند آواز را براستی این روز برآمدن است (از قبرها) ﴿۴۲﴾
هرآئينه ما زنده میکنیم و میمیرانیم و خاص بسوی ماست بازگشت مردمان ﴿۴۳﴾
روزیکه بشگافد زمین از ایشان می دوند این جمع کردن بر ما آسان است ﴿۴۴﴾
ما خوب میدانیم آن سخنان که میگویند و نیستی تو بر ایشان جبر کننده پس بیان کن قرآن را برای کسی که میترسد از عذاب من ﴿۴۵﴾
[۴۲،۴۱] این امر چهارم به داعی است مراد از آن انتظار روز قیامت برای حساب است (وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ) مراد از استماع انتظار کردن است یعنی انتظار روز قیامت را بکن یا استماع به معنی خود است یعنی به حالات آن روز گوش بمان (مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ) یعنی هر انسان این آواز را چنان می شنود مانند که به او نزدیک باشد (يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ) مراد از الصَّيْحَةَ، صور دوم برای بعث بعدالموت است به قرینه الْخُرُوجِ (يَوْمُ الْخُرُوجِ) آن خروج را که در (۱۱) ذکر کرده بود - و این نام روز قیامت است - و در این آیت چهار احوال روز قیامت را ذکر کرده است -
[۴۴،۴۳] در این آیت چهار حالات دیگر قیامت را ذکر میکند - و در این آیت اثبات قیامت است یعنی قادر به احیاء و اماتت است پس به دوباره زنده کردن البته ضرور قادر است (يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا) یعنی به جانب داعی به دوش میروند مانند که درسوره ابراهیم (۴۳) سوره قمر(۸) سوره معارج (۴۳) است -
[۴۵] این تسلیت به رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم به دو طریقه است اول اینکه (نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ) یعنی این منکرین که انکار میکنند و تکذیب ترا میکنند یا سخن بد ترا میگویند به اللّه تعالٰی علم آن خوب است عذاب داده میتواند لیکن ترا ازمایش میکند (وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ) جمله خبریه به معنی خود است یعنی تو بر ایشان جبر کرده نمی توانی که ایمان بیاورند و همچنین به جبر کردن مکلف نیستی پس بر ایمان آوردن ایشان بر تو گناهی نیست (فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ) این امر پنجم است یعنی به ذمه داعی جبر کردن نیست لیکن دعوت و تبلبغ ذمه داری او است - مراد از این صرف تلاوت و قرآئت قرآن نیست بلکه به بیان کردن قرآن واضح کردن مسئله توحید و قیامت است و این تذکیر به طریقه دعوت و تبلیغ و درس و تدریس است - اشکار شد که تذکیر باالقرآن عمل بسیار بزرگ است که اللّه تعالٰی نبی خود را برای او بار بار مخاطب گردانیده است (مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ)تخصیص آن به اعتبار فایده گرفتن است از قتاده روایت کرده شده که او میگفت - اَللَّهُمَّ اجْعَلْنَا ممَّنْ يَخافُ وَعِيدَکَ وَ یَرْجُوْا مَوْعُوْدَکَ یَا بَارُّ یَا رَحِیْمُ -