قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۲۸۳ الطور

مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿۲۰﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿۲۱﴾ وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۲﴾ يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ ﴿۲۳﴾

تکیه کرده میباشند بر تخت ها که صف به صف گسترده میباشند و جفت میگردانیم ایشان را باشد به ایشان حورهای زیبا چشم ﴿۲۰﴾
و کسانیکه ایمان آوردند و پیروی کردند فرزندان ایشان ایشانرا با ایمان یکجا کنیم ما همراه ایشان فرزندان ایشانرا و نقصان نکنیم از ایشان از عمل ایشان هیچ چیزی هر شخصی از آنچه عمل کرده انتظار کننده میباشد ﴿۲۱﴾
و زیاده سازیم ایشان را میوه ها و گوشت از هر نوع که اشتها برند ﴿۲۲﴾
از دست یکدیگر میگیرند آنجا کاسه های پُر را نه سخنان بیهوده باشد در آن و نه گناه ﴿۲۳﴾

[۲۱] در این مژده به طریقه دیگر است (بِإِيمَانٍ) مراد از ذُرِّيَّتُهُ عام است فرزندان کوچک باشد یا بالغ باشد مراد از ایمان ایمان طبعی است یعنی از سبب ایمان مادر و پدر ایشان نیز مومنان هستند و اگر بالغ باشد مراد از ایمان ایمان تکلیفی و اختیاری است یعنی اگر چه این اولاد در عمل کردن از پدران کم اند لیکن برای خوشنودی پدران با آنها در جنت یکجا کرده شوند (وَمَا أَلَتْنَاهُمْ) با این وهم را دفع میکند که شده میتواند که درجه پدران شان پائین شود پس فرزندان با ایشان یکجا کرده خواهند شد جواب داده شد که معامله برعکس خواهد بود در جزا پدران هیچ نقصانی نمی آرد - (كُلُّ امْرِئٍ) در این جواب وهم است مانند که به عمل نیک پدر به فرزندان نفع رسید شده میتواند که به سبب گناه پدر یا گناه فرزند با یکدیگر نقصان برسد جواب داده شد که عمل بد هر نفس برای خودش است باز این جمله عام است به هر عمل نیک و بد شامل است و (رَهِينٌ) عام است به معنی انتظار کنندهٔ جزای خیر یا جزای شر یا مراد از آن صرف مشرکان و گنهگاران اند به قرینه سوره مدثر (۳۸) که در آن استثناء اصحاب الیمین ذکر است -
[۲۲] در این بشارت به طریقه دیگر است و دفع وهم است وهم این است که چون فرزندان ایشانرا با ایشان یکجا کردند شده میتواند که از سبب آنها در نعمت های ایشان کمی بیاید جواب داده است که وقت به وقت خوراک ها بیشتر میشود -
[۲۳] (يَتَنَازَعُونَ) تنازع در اصل از یکدیگری کش کردن چیز است مراد از آن دادن به یکدیگر است لیکن کش کردن نیز کش کردن لذت و خوش طبعی است به طریقه حرص و مجادله نمی باشد (لَغْوٌ) آن کلامی که در آن هیچ نفع نباشد اگرچه به دیگری نقصان نیز در آن نباشد (تَأْثِيمٌ) آن کلامی است که در آن گناه باشد مانند که با خوردن شراب دنیا نشئه می آید باز دشنام دادن و کارهای فحش میکند چنین در مشروبات جنت نمی باشد - و تاثیم به نشئه نیز گفته میشود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>