قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۲۹۶ النجم
وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى ﴿۴۰﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾ وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾ وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾
و هرآئينه سعی او زود است که دیده شود ﴿۴۰﴾
باز جزاء داده میشود جزائی خوب کامل ﴿۴۱﴾
و هرآئينه بسوی پروردگار تست رسیدن آخرین ﴿۴۲﴾
و هرآئينه او خنده می آفریند و گریه می آفریند ﴿۴۳﴾
[۴۱،۴۰] از ظاهر آیت این است که اعمال (در شکل خاص) دیده میشود مانند که در سوره زلزال آمده است -
[۴۲] از این آیت صفات اللّه تعالٰی برای اثبات توحید ذکر میگردد در این آیت یک وصف را ذکر کرده است -
[از ۴۳ الی ۴۹] در این آیات نه صفات اللّه تعالٰی را برای اثبات توحید ذکر میکند - و در این دو دو چیزهای متضاد را ذکر میکند به این در علم بدیع الطَّبَاقُ الْمُتَضَاد گفته میشود -
فایده: در این صفات که در آن هیچ وهم شرکت غیراللّه نیست در آن فصل ضمیر هو را ذکر نکرده است - و در صفاتی که وهم شرک بود در آن فصل ضمیر هو را برای تاکید توحید ذکر کرده است (رَبُّ الشِّعْرَى) شعریٰ دو است یکی شعری القبور است وبه این مرزم الجوزاء و شعرٰی یمانیه و کلب الجبّار نیز گفته میشود و قسم دوم شعرٰی النمیصا و شعرٰی الشامیه است قسم اول بعد از ماه جوزا در موسم گرما اشکار میشود - قبائل حمیر و خزاعه عبادت شعرٰی قسم اول را آغاز کرده بودند و ابتداء اول آنرا ابوکبشه کرده بود که او از جانب مادر پدرکلان دور نبی صل اللّه وعلیه وسلم بود و بجز از خزاعه و حمیر دیگر قبائل عرب مخالفت آنرا میکردند و میگفتند که او صابی است دین نو را ایجاد کرده است و از این سبب قریش مکه به نبی صل اللّه وعلیه وسلم نیز ابن ابی کبشه میگفتند یعنی او نیز مانند آن دین نو را آورده است و به رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم و به صحابه آن ایشان صابیان میگفتند - و وجه خاص کردن عبادت شعرٰی را این چنین ذکر میکردند که ستاره های دیگر در آسمان به عرض سیر میکنند و شعرٰی در آن به طول سیر میکند و میگفت در دنیا آن تاثیر کننده است ! ولی اللّه تعالٰی در رد آنها فرمود که تاثیر افگن در شعرٰی و گردانندهٔ او اللّه تعالٰی است پس شعریٰ مربوب است پس شما چرا او را معبود میدانید؟