قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۰۲ القمر
كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾ تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿۲۰﴾ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾ وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۲۲﴾ كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾ فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾
تکذیب کردند عادیان پس چگونه بود عذاب من و ترسانیدن من ﴿۱۸﴾
و هرآئينه فرستادیم بر ایشان باد تیز در روز شوم همیشه ﴿۱۹﴾
می کشانید مردمان را گویا ایشان اند تنه های خرمای از بیخ برکنده شده ﴿۲۰﴾
پس چگونه بود عذاب من و ترسانیدن من ﴿۲۱﴾
و بدرستیکه ما آسان گردانیدیم قرآن را برای پند گرفتن پس آیا کسی پند پذیرندهٔ هست ﴿۲۲﴾
دروغگو پنداشتند ثمودیان ترسانندگان را ﴿۲۳﴾
پس ایشان گفتند آیا یک بنده را که از ما است پیروی کنیم او را هرآئينه ما انگاه ضرور در گمراهی و دیوانگی باشیم ﴿۲۴﴾
[۱۸] این واقعه دوم است که قوم عاد تکذیب هود علیه السلام را کرده بودند - و کذبت را مونث ذکر کرده است از سببی که مراد قبیله عاد است و اشاره به توهین و تذلیل آنها است -
[۲۰،۱۹] این تفصیل عذاب عادیان است (يَوْمِ) او هفت شب و هشت روز بود مانندکه در سوره الحاقة (۷) است پس اینجا مراد از یوم جنس روز است یا مطلق وقت مراد است (نَحْسٍ) نحوست آن به اینها خاص بود از سبب عذاب ایشان (مُسْتَمِرٍّ) یعنی اثر این عذاب تا برزخ و باز تا حشر همیشه است و در باره نحوست روز چهارشنبه حدیث صحیح مرفوع متصل ثابت نیست -
[۲۲،۲۱] در این قصه جمله اولی را مکرر آورده است برای اظهار عظمت عذاب ایشان یا اول به همراه سبب (تکذیب) ذکر کرده است و دوم ذکر کرد بعد از تفصیل عذاب برای گرفتن نصیحت -
[۲۳] این قصه سوم است (نُّذُرِ) جمع نذیر به معنی رسولان است ازسببی که تکذیب یک رسول تکذیب همه رسولان است یا نذیر به معنی مصدر است مراد آن انذارهای است که صالح علیه السلام وقت به وقت برای ایشان بیان کرده بود -
[۲۵،۲۴] این تکذیب ایشان است و هفت تعبیر تکذیب است (أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا) یعنی ما از او ثروتمند و بهتر هستیم پس چرا او به وحی خاص کرده شد ششم او کذاب است -