قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۰۸ الرَّحمٰن
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿۶﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿۱۱﴾
آفریده انسان را ﴿۳﴾
آموخت او را طریقه اشکار کردن مقصد ﴿۴﴾
آفتاب و ماه را (می چلاند) برای حساب ﴿۵﴾
و بوته ها و درخت ها سجده میکنند ﴿۶﴾
و آسمان را بلند کرد و بنهاد ترازو را ﴿۷﴾
(گفته است) که از حد مگذرید در وزن کردن ﴿۸﴾
و برابر کنید وزن کردن را با انصاف و کمی نکنید در وزن کردن ﴿۹﴾
و زمین را اللّه تعالٰی نهاده است برای مردمان ﴿۱۰﴾
و در آن میوه است و خرما دارای خریطه ها ﴿۱۱﴾
[۴،۳] در این دو نعمت ذکر است (عَلَّمَهُ الْبَيَانَ) مراد از بیان نهادن قوت نطق در زبان و لب ها و در حلق انسان به چنان طریقه که مقصد خود را اشکار کرده میتواند و قرآن را نیز خوانده میتواند و بیان کرده میتواند - در صفات و قوت های انسانی این صفت با ذکر کردن از سببی خاص کرد که تمیز انسان از حیوانات دیگر به قوت بیان است -
[۵] در این دو انعامات را ذکر کرده است - انعامات باطنی گذشته سبب نور باطنی بود و این انعامات ظاهریه سبب نور ظاهری اند -
[۶] این نیز دو انعامات است (النَّجْمُ) آن بوته هاست که با ساق ایستاده نمی باشند و شجر آن بوته ها اند که باساق و تنه خود ایستاد میباشند این هر دو نعمات زمین است بعد از ذکر کردن نعمات آسمانی (يَسْجُدَانِ) سجده کردن هر مخلوق مطابق شان ایشان میباشد و دلالت به انقیاد و فرمان بردن حکم های اللّه تعالٰی میکند -
[۷] این دو انعامت دیگر را ذکر میکند (الْمِيزَانَ) به معنی مشهور آن است یعنی ترازو - و به معنی عدل و به معنی شریعت و به معنی قرآن نیز مفسرین ذکر کرده اند و میزان آخرت نیز از آن مراد شده میتواند -
[۹،۸] در اینجا سه آداب را در باره میزان ذکر میکند اولاً أَلَّا تَطْغَوْا اگر مراد از میزان قرآن و شریعت باشد طغیان در آن تحریف کردن است و مخالفت کردن به طریقه انکار است تا آنکه عنادی و دهری کافر شود - و اگر از میزان عدل مراد شود طغیان درآن بیشتر کردن برای خود است با فریب دادن - ادب دوم (وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ) بنابر اول وزن دلایل قرآنیه است برای اثبات توحید و عمل و عقیده را راست کردن با آیات قرآن و با شریعت - و بنابر دوم وزن حقوق مردمان و خالق است برای قائم کردن عدل و بنابر سوم اقامت وزن با دست راست کردن ترازو و قسط با دل - ادب سوم (وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ) بنابر اول در دلایل و آیات قرآن نقصان کردن به طریقه شرک کردن و فسق کردن این نقصان کردن در حقوق اللّه تعالٰی است و به طریقه ظلم کردن این نقصان است در حقوق العباد و بنابر دوم نقصان در عدل ظلم کردن است و بنابر سوم بخس (کمی) کردن است در وزن کردن برای دیگران -
[۱۱،۱۰] در این آیت سه انعامات را ذکر میکند (لِلْأَنَامِ) به انسانها و جنیات هر دو شامل است و به جاندار نیز گفته میشود (وَالنَّخْلُ) این را از فاکهة جدا ذکر کرد از سبب دو وجوه اول اینکه در نخل فاکهة و غذا هردو است دوم اینکه در نخل از همه درخت ها و میوه ها فواید زیاد است (الْأَكْمَامِ) آن خریطه های بشکل آستین که در اول دانه های خرما در آن پنهان میباشند باز شگاف شود باز دانه ها (خوشه ها) از آن اشکار شود -