قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۰۹ الرَّحمٰن
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿۱۲﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿۱۵﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾ رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿۱۷﴾
و دانه هاست دارای کاه و خوشبوئي است ﴿۱۲﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۱۳﴾
آفرید انسان (آدم علیه السلام) را از گِل خشک صدا دهنده که مانند سفال است ﴿۱۴﴾
و آفرید جان را از شعلهٔ خالص آتش ﴿۱۵﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۱۶﴾
پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است ﴿۱۷﴾
[۱۲] در این سه نعمت را ذکر کرده است (ذُو الْعَصْفِ) آن برگهای کشت که خشک شود و چهارپایان میخورند (وَالرَّيْحَانُ) رزق و ریحان و هر بوته که خوشبوی میکند -
[۱۳] تکرار این جمله از سبب اختلاف نعمت ها است و برای تاکید الزام حجت است - و مخاطب آن جنیات و انسانان اند که کفر و شرک و ناشکری میکنند به قرینه تکذبان یعنی مردمان چنین نعمت را نشان دهید که اللّه تعالٰی نیافریده باشد و معبودان شما آفریده باشد یا اللّه تعالٰی آن نعمت را به همراهی این معبودان آفریده باشد و از سبب آن شما آنها را شریکان میسازید (تُكَذِّبَانِ) این تکذیب این است که آن نعمت را نعمت نمی شمارد مانند نزول قرآن را - دوم اینکه نعمت را از جانب اللّه تعالٰی نمی داند - سوم اینکه در آفریدن آن با اللّه تعالٰی شریک میگمارند مانند نعمت های ظاهریه دنیویه -
[۱۴] این ذکر نعمت خاص بعد از نعمت عام است یعنی در (۳) انسان عام مراد بود و در این آیت مراد خاص آدم علیه السلام است و دلیل (نعمت) انفسی است بعد از نعمت افاقی -
[۱۵] در این نعمت خاص دیگر را ذکر میکند الجان، ابوالجن است ظاهر این است که او غیر است از ابلیس او که ابوالشیطان است (مَارِجٍ) شعله آتش که سه رنگ در آن اشکار میگردد سرخ، زرد و سبز و به همراه آن دود مخلوط نمی باشد و این در آتش تیز میباشد -
[۱۶] در الآءِ اشاره است که در هر دو آیت بسیار نعمت ها ذکر است آفرینش آدم علیه السلام و نوع انسان از صلصال به کیفیت خاص پیدا کردن و این سلسله را جاری نگهداشتن - و آفرینش جان و نوع جن و از مارج به کیفیت خاص آفریدن - و نسل را جاری نگهداشتن - و به سبب آن در اخلاق و طبیعت های آنها فرق پیدا کردن این همه نعمت های بیشمار است بر انسانها و جنیات هر دو در این انعامات یکی هم سبب انکار و شرک شده نمی تواند -
[۱۸،۱۷] (الْمَشْرِقَيْنِ) مشرق موسم تابستان و زمستان جدا جدا میباشد و همچنین مغرب های آن نیز جدا جدا میباشد یا مشرق و مغرب شمس جدا است و از قمر جدا است یا مشرق و مغرب ممالک آسیا جدا است و مشرق و مغرب امریکا و غیره جدا است -