قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۱۴ الرَّحمٰن

فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿۵۲﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۳﴾ مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾ فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۷﴾ كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵۸﴾ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۹﴾ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾

در آنها از هر میوه بسیار اقسام میباشد ﴿۵۲﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۵۳﴾
استراحت میکنند ایشان بر بسترها که استر آن از ابریشم سطبر است و جمع کردن میوه های این باغها نزدیک است ﴿۵۴﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۵۵﴾
در این باغها (زنان) فرو اندازنده اند چشمان خود را که نرسیده است آنها را هیچ انسان قبل از ایشان و نه هیچ جن ﴿۵۶﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۵۷﴾
گویا که ایشان اند یاقوت (در رنگ) و مرجان (در صاف بودند) ﴿۵۸﴾
پس از کدام یک احسانات پروردگار خود شما هر دو انکار میکنید ﴿۵۹﴾
نیست جزای توحید (اخلاص) مگر جنت است ﴿۶۰﴾

[۵۳،۵۲] در این صفت سوم را ذکر میکند (زَوْجَانِ) صحیح آنست که در تثنیه معنی کثرت است و مراد از آن اقسام بی شمار اند یعنی در یک قسم میوه (مانند انگور) اقسام بی شمار اند -
[۵۵،۵۴] در این نعمت چهارم (مُتَّكِئِينَ) و پنجم (عَلَى فُرُشٍ) و ششم (بَطَائِنُهَا) و هفتم (وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ) را ذکر کرده است - چون برای یک خورنده خوردن میوه لذت کامل وقتی میدهد که بر فراشهای زیبا تکیه زده باشد از این سبب با طریقه حال متکئین را ذکر کرد (بَطَائِنُهَا) اشاره است یا اینکه بطائن (استرها) که عادتاً در دنیا از تکه های معمولی ساخته میشود لیکن در جنت او از تکه اعلی میباشد که استبرق است پس علم ظهائر (رویه) نزد اللّه تعالٰی است او در علم انسان حالا آمده نمی تواند -
[۵۷،۵۶] در این نعمت هشتم و نهم را ذکر میکند (قَاصِرَاتُ) یعنی بغیر از شوهران خود برای دیگری نگاه نمی گرداند از سبب بسیار حیا و این صفت نیکو زنان است (لَمْ يَطْمِثْهُنَّ) طمث در اصل به آن دم (خون) گفته میشود که در هنگام جماع با بکارت اشکار میگردد پس مراد این است که ایشان دختر (بکارت) میباشند از این شوهران پیش هیچ جن و انسان به همراه ایشان جماع نکرده اند و اشاره است که در هر وقت جماع کردن ایشان دختر میباشند - و ابن کثیر گفته است که این دلیل است که جن ها نیز در جنت داخل میگردند و برای آنها از جنس ایشان همسران اند از سببی که اگر داخل شدن به جنت ایشان نمی بود باز هیچ فایده جماع کردن شان نیست -
[۵۹،۵۸] در این تشبیه اشاره به دو نعمت است (دهم و یازدهم) یاقوت جوهر قیمتی است بسیار صاف و دارای رنگ سرخ و گفته شده است که آن به آتش نمی سوزد - و مرجان مروارید باریک که بسیار سفید و صاف میباشد که در این مراد بسیار زیبائی و صاف بودن آنها است با یاقوت تشبیه در صاف بودن و با مرجان در سفیدی است یا با یاقوت در سرخ بودن و مشابهت به مرجان در صاف بودن است -
[۶۱،۶۰] در این ذکر نعمت های ماقبل است به لفظ اول که احسان از طرف انس و جن است و همچنین در این لفظ دوم احسان اشاره به دیگر نعمت های بی شمار و احسانات اللّه تعالٰی است - فراء در تفسیر معالم التنزیل با سند حدیث مرفوع آورده است که رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم این آیت را خواند باز پرسان کرد شما میدانید که پروردگار شما چه فرموده است ایشان گفتند اللّه تعالٰی و رسول خوب داناست او فرمود که اللّه تعالٰی فرموده است که نیست جزاء آن کس که من بر او انعام کرده ام با توحید مگر جنت است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>