قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ ۱۳۲۶ الواقعة

وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾ تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾ أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾

و به تحقیق این قسم اگر بدانید بزرگ است ﴿۷۶﴾
به تحقیق این قرآنی است باعزت ﴿۷۷﴾
در کتاب محفوظ نگهداشته شده است ﴿۷۸﴾
مس نمیکنند آنرا مگر مردمان پاکان ﴿۷۹﴾
نازل کرده شده از طرف رب العٰلمین ﴿۸۰﴾
آیا با این سخن ها شما سستی میکنید ﴿۸۱﴾

[۷۸،۷۷] این جواب قسم است و مناسبت قسم و جواب آن به توجیه اول این است که آیت ها و سوره های قرآن کریم که اندک اندک نازل شده است شهادت به کرامت قرآن میکند و با توجیه دوم مناسب این است که ستاره های آسمان اشکار میشود و باز غائب میشود همچنین کتابها و انبیاء علیهما السلام گذشته که مانند ستاره ها روشنی کننده بودند از اشکار شدن بعد غائب شدند و قرآن کریم (که روشنی آفتاب است) اشکار شد (كَرِيمٌ) کرامت قرآن به بسیار وجوه است - کلام اللّه تعالٰی است به واسطه جبرئیل نازل شده است ، سحر و کهانت و افتراء نیست ، مخلوق نیست ، پر از بسیار فواید و علوم است - معجز است مشتمل بر اخلاق کریم و احکام است خوانندهٔ آن مکرم و باعزت نزد اللّه تعالٰی است (فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ) مراد از آن لوح محفوظ است -
[۷۹] در این بسیار احتمالات است احتمال اول این است که این جمله صفت قرآن است از سببی که بحث در باره قرآن است و مراد از مس دست زدن است و مراد از مطهرون دارای جسم پاک است که جنب و بی وضوء نباشد و این جمله خبریه به معنی انشاء است پس معنی این است که دست نزند با قرآن شخص بی وضوء و پلید - احتمال دوم این است که مس به معنی مجازی است و از طهارت پاک بودن باطنی مراد است یعنی موحد متّقی پس معنی این شد که نمی فهمد بر قرآن مگر مؤمن مؤحد - احتمال سوم این است که این صفت لوح محفوظ است و مس حقیقی مراد است و مراد از مطهرون ملائک اند پس معنی این است که دست زده نمی توانند به لوح محفوظ مگر صرف ملائک - احتمال چهارم این است که از مس معنی مجازی مراد است معنی اینکه علم ندارند به لوح محفوظ مگر ملائک -
[۸۰] این صفت برای لَقُرْآنٌ است - در (رَبِّ الْعَالَمِينَ) اشاره است مانند که تربیت جسم را اللّه تعالٰی به واسطه غذا میکند که در پیش ذکر شد چنین تربیت روح را به قرآن میکند و این رد بر آنهای است که به قرآن سحر و کهانت و افتراء میگویند -
[۸۱] این آیت زجر به منکرین است بعد از بیان صدق قرآن (مُدْهِنُونَ) مدهن و مداهن در مسلمانان آن کسی است که با باطل پرستها موافقت میکند و حق را برای او اظهار نمی کند و در کافران آن است که از مسلمانان کفر خود را پنهان میکند به این سبب مدهنون به تکذیب کنندگان ، اعراض کنندگان ، به کافران موافقت کنندگان ، و در باره قبول کردن حق بهانه کنندگان به همه شامل است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>