قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۴۳ اَلْمُجَادَلَة
فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴﴾ إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۵﴾
پس هر که نیابد (توان آزاد کردن غلام) پس روزه داشتن است دوماه پئ در پئ پیش از یکجا شدن هر دو پس هرکه توان ندارد (گرفتن روزه را) پس طعام دادن است شصت مسکینان را این برای آن است که ایمان بیاورید به اللّه تعالٰی و رسول او و این حدود اللّه تعالٰی است و خاص کافران را عذاب دردناک است ﴿۴﴾
هرآئينه آنانکه مخالفت میکنند از حدود اللّه تعالٰی و رسول او ذلیل کرده شدند چنانکه ذلیل کرده شده اند آنهای که پیش از ایشان بودند و هرآئينه ما نازل کردیم آیات واضح را و خاص کافران را عذاب رسوا کننده است ﴿۵﴾
[۴] کفاره به این ترتیب ضروری است اول تحریر رقبه که بر آن قدرت نباشد روزه دو ماه است و اگر توان آن نباشد پس طعام دادن به شصت مسکینان (ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ) کفاره دادن به این ترتیب ، و همچنین از قول ظهار خود را نگهداشتن - و تا وقت کفاره خود را از مساس (جماع) نگهداشتن این همه را به تعبیر ایمان ذکر کرد پس اشکار شد که اعمال نیز ایمان اند - (وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ) حد آنست که تعین آن شده باشد از آن سبب زیادت و کمی کردن در آن منع میباشد پس در احکام اللّه تعالٰی نیز زیادت کردن با ابتداع و کمی کردن با فسق حرام است -
[۵] بعد از ذکر حدود برای مخالفت کنندگان حدود تخویف میدهد (يُحَادُّونَ) محادّه مخالفت کردن حدود شرعیه را و از نفس خود مقرر کردن حدود شرعیه را میگویند و لفظ حدود عام است به آن سزاهای شامل است که شرع مقرر کرده است - و همچنین شامل است به تمام احکام که با کتاب اللّه و حدیث صحیح ثابت باشد - مفسر الوسی در روح المعانی بحث تفصیلی را نوشته است که حاصل آن این است که در این آیت سخت وعید برای پادشاهان و امراء سوء است که در مخالفت حدود شرعیه از نفس خود احکام مقرر میکنند و به آن نام قانون را میدهند و باز گفته است وقتیکه در میان شرع و قانون مقابله بیاید پس هرکه قانون را بهتر میداند او کافر است لیکن به این شرط که به قانون بهتر میگوید و موافق به حکمت و مفید میداند و امر شرعی را بد میبیند و میگوید این موافق به مصلحت انسانی نیست بلی آن امور سیاسیه انتظامیه برای تعزیرات یا در باره نظام نظامی (عسکری) که اصحاب الرای میسازند و تصادم آن با اصول شریعت نباشد یا صرف مخالف اصول اجتهادی باشد آنها جائز است - در این باب دیدن کتاب السیاست الشرعیه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه اللّه در کار است (كُبِتُوا) کبت به معنی ذلت و شرمندگی و هلاکت و لعنت و بر روی آفتادن را میگویند - و این جمله خبریه است به معنی مستقبل است یا جمله دعائیه است به طریقه تعلیم به بندگان (كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ) مراد آن یهود اند که ذکر ذلیل شدن آنها در سوره بقره و سوره نساء گذشته است و درسوره حشر نیز می آید -