قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۴۴ اَلْمُجَادَلَة
يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۶﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۷﴾
روزی که برانگیزد ایشان را اللّه تعالٰی همه پس خبر دهد ایشان را به عمل های ایشان احاطه کرده میباشد آنها را اللّه تعالٰی و ایشان فراموش کرده اند و اللّه تعالٰی بر همه چیز حاضر است ﴿۶﴾
آیا تو نمی بینی که هرآئينه اللّه تعالٰی عالم است بر آنچه در آسمانها است و بر آنچه در زمین است نمیشود سرگوشی هیچ سه نفر مگر اللّه تعالٰی چهارم آن است و نه از پنج نفر مگر او ششم ایشان است و نه کمتر از آن، و نه زیاده تر مگر او با ایشان است هرجائیکه ایشان باشند باز خبردهد ایشان را به آنچه عمل کرده اند در روز قیامت به تحقیق اللّه تعالٰی به هرچیز داناست ﴿۷﴾
[۶] این نیز در تخویف داخل است (فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا) اشاره است که محادین اگر چه در دنیا پنهانی مخالفت میکردند لیکن در روز قیامت اللّه تعالٰی اشکار خواهد کرد (وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ) از مشاهده ماخوذ است به معنی نگاه کننده یا از شهود ماخوذ است به معنی حضور و علم یعنی حاظر و ناظر و عالم است -
[۷] این تائید پیش است (وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ) و تنبیه است که در کردن نجویٰ از اللّه تعالٰی بترسید یعنی برای گناه سرگوشی مکنید اللّه تعالٰی بر شما عالم است - در این آیت در جمله اول علم عمومی اللّه تعالٰی را به اعتبار مکانات بیان کرد یعنی علم اللّه تعالٰی بر یک مکان خاص نیست - و در جمله دوم عموم علم اللّه تعالٰی را ذکر میکند به اعتبار شمار مردم در وقت سرگوشی کردن - و در جمله سوم تنبیه با دادن جزا در روز قیامت است و در جمله چهارم عموم صفت اللّه تعالٰی به هر چیز است اگر مکان باشد یا زمان باشد اگر عدد باشد یا قول باشد - و اگر عمل باشد اگر ماضی باشد و اگر حال باشد یا مستقبل وغیره (ثَلَاثَةٍ و خَمْسَةٍ) تخصیص را از سببی کرد که اکثر اوقات در جرگه دو طرف میباشد و یکی فیصله کننده در آن در کار میباشد پس عدد ادنیٰ آن سه شد و بعد از آن پنج شد و گاهی کم میباشند و گاهی زیاده میباشند به حسب ضرورت پس آنرا به (وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ) ذکر کرد و سبب دیگر این است که عدد بهتر وتر (طاق) است به نسبت زوج (إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ) ثَالِثُهِمْ ، را نگفته است اشاره است که اللّه تعالٰی از جنس مخلوق نیست بلکه غیر از ایشان است - و تفصیل معیت در سوره حدید گذشته است و در تفسیر آن ابن جریر نوشته است که ضحاک رحمه اللّه گفته است که اللّه تعالٰی بالای عرش است و علم آن نزد مخلوق میباشد در هرجای که ایشان موجود باشند و ابن کثیر رحمه اللّه گفته است اجماع بر این سخن است که مراد به آیت معیّت علم اللّه تعالٰی است -