قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۶۵ اَلْمُمْتَحِنَة

وَإِنْ فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنْفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۲﴾

و اگر باقی بماند چیزی از مال شما از زنان شما برای کافران چون نوبت شما بیاید پس بدهید آن کسانی را که رفته است زنهای ایشان مانند آنچه خرج کرده اند و بترسید از اللّه تعالٰی اوست ذاتی که شما بر او ایمان دارید ﴿۱۱﴾
ائ نبی صل اللّه وعلیه وسلم چون بیاید پیش تو زنان مومنه بیعت میکنند باتو بر این سخنان که شریک نسازند به اللّه تعالٰی هیچ چیزی را و نه دزدی کنند و نه زنا کنند و نه بکشند اولاد خود را و نیایند به تهمت بستن که میسازند آنرا در میان دستها و پای های خود و نافرمانی نکنند ترا در هیچ کار دین پس بیعت کن با ایشان و آمرزش بخواه برای ایشان از اللّه تعالٰی به تحقیق اللّه تعالٰی آمرزگار رحم کننده است ﴿۱۲﴾

[۱۱] این متعلق به حکم پیش است یعنی مهر زنان مرتد را از کافران بخواهید پس اگر ایشان انکار کردند از واپس دادن مهر پس وقتیکه شما چیزی مال فئ یا غنیمت از این کافران حاصل کنید پس پیش از تقسیم به این شخص (که زن آن مرتد شده و کافران مهر آنرا واپس نکرده اند) مهر مثل زن او را بدهید از مجاهد و قتاده روایت است که این حکم عام است اگر با این کافران عهد باشد یا نباشد - و بعضی مفسرین به وقت عهد خاص کرده اند (فَعَاقَبْتُمْ) مراد از آن به آنها جنگ و قتال کردن است وقتیکه عهد با ایشان نکرده باشد یا عهد را نقض کند یامراد این است که زنان این کافران به شما بیایند و مهر رابه خودش بیاورد این مهر را به آن کافران دوباره مدهید (اگرچه عهد باشد) بلکه به آن مومن بدهید که مهر زن او نزد کافران باقی مانده بود -
[۱۲] این قانون تفسیر فامتحنوهن است یعنی مراد از امتحان این بیعت است از سببی که در حدیث بخاری آمده است که نبی صل اللّه وعلیه وسلم امتحان مهاجرات را به این آیت میکرد پس هرکه به این شرایط اقرار میکرد رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم برایش میگفت که من با تو بیعت کردم با سخنان و دست خود را در دست او نمیداد - باز این حکم بر مهاجرات خاص نیست بلکه وقتی که زن ایمان می آورد برای ایمان او نیز این شرایط بود - و در حدیث بخاری است که نبی صل اللّه وعلیه وسلم بعد از خطبه عیدالفطر به پیش زنان آمد به این آیت ایشان را خطاب کرد همه زنان خاموش شدند صرف یکی برایش جواب داد - و با حدیث صحیح دیگر ثابت است نبی صل اللّه وعلیه وسلم چنین بیعت را از مردان نیز گرفته بود و این بیعت مشتمل بر شش سخن است -
تنبیه: در زمان امروز بسیار چنین پیران پیدا شده اند که خود شان گرفتار به شرک میباشند و مردمان دیگر را نیز در شرک میاندازند و بسیار جاهلان را گمراه کرده اند اجتناب کردن از آنها فرض است سخن چهارم (وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ) قتل ناحق البته مطلقاً حرام است لیکن زنان اکثر بر قتل دیگری قدرت ندارند بجز از قتل کردن بچه ها از این سبب تخصیص آنرا کرد و مراد از آن قتل اولاد عام است از سبب فقر و گرسنگی مانند که در سوره انعام (۱۵۱) و سوره اسراء (۳۱) ذکر است و قتل دختران نیز در آن داخل است - و مفسر الوسی گفته است شده میتواند که این قتل شامل باشد به اسقاط حمل بعد از نفس گرفتن فرزند - سخن پنجم (وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ) در این بسیار اقوال مفسرین است اول که مراد از بهتان فرزند یافته شده است که به شوهر آن نسبت میشود و ولد در وقت تولد درمیان پای ها و دستها افتیده میباشد دوم اینکه مراد از این ولد زنا است که اول قتل میکرد و اگر از قتل نجات یافت باز به شوهر نسبت او را میکرد و حمل در شکم میباشد و شکم در میان دستها و پای ها است از این سبب زنا و قتل و بهتان را به ترتیب ذکر کرد - مراد سوم بر یکی بهتان زدن است که از نفس خود میسازد دلیل نزدش نمیباشد پس از این تعبیر میشود به بین ایدیهن و ارجلهن - و در این دروغ غیبت نمامی کردن دشنام زنا این همه داخل است - سخن ششم (وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ) دو معنی آن است یک معنی خاص است آن مقابل منکر است یعنی آنچه که حسن آن به شرع ثابت باشد در ماقبل منکرات و منهیات پنج ذکر شد و در معروف مامورات مراد است و آن بسیار است از این سبب اجمالاً ذکر کرد - معنی دوم عام است او اینکه هرآنچه که حکم آن باشرع معلوم باشد که جائز یا ناجائز است به این معنی به مامورات و منهیات شامل است -
فائده: الوسی و قاسمی نوشته اند که در لفظ معروف اشاره است که طاعت هیچ مخلوق بغیر از معروف جائز نیست -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>